یاد اولین روزها افتادم..همون روزهایی که تو میگفتی میشه و من میگفتم نمیشه...
حق با تو بود
شد..
هر چند بعدها باید اتفاق های دیگری هم میافتاد یا شاید هم اتفاقای که افتاد، نمیافتاد... بیخیال.
با این پست هم یاد شعر محمد علی بهمنی افتادم و صدای محشر حبیب.
"به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست.."
نمیدونم چرا حس میکنم برای من خیلی دیر گذشت این دو سال ! این دو سال خوب ! خیلی خوب ...
سلام
دلم کلی واسه اینجا تنگ شده بود
3ماه بی اینترنتی واقعا سخته!!!
راستی رمزم هم یادم رفت باید چیکار کنم
ببخشید واقعا
به به سلام پارسال دوست امسال آشنا !! رمز رو میتونید از طریق گزینه ی فراموشی رمز عبور بلاگ اسکای بازیابی کنید ! یا به ایمیلی که بلاگ اسکای موقع ثبت نام براتون فرستاده بود رجوع کنید ! چاره ی دیگه ای نداره !
من جدی گفتم دوست دارم همسر وزندگی مشترک داشته باشم این بلاتکلیفی برام وحشت زا وبیمارکننده است از زیرابی وخلاف وقایم موشک بازی وگیرهای عجیب خانوادم بریدم خودتو جای من بزار نه امنیت مالی وشغلی دارم نه عاطفی ونه زندگیه مرفه وجای دلخواه ...اون دردبی درمانم بهشون اضافه کن ودلتنگیم واسه دخترام که شادیو ازم گرفته تو بودی چکار میکردی؟؟؟
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چه جالب شده اینجا
پستهای تو
کامنتهای من
یاد اولین روزها افتادم..همون روزهایی که تو میگفتی میشه و من میگفتم نمیشه...
حق با تو بود
شد..
هر چند بعدها باید اتفاق های دیگری هم میافتاد یا شاید هم اتفاقای که افتاد، نمیافتاد... بیخیال.
با این پست هم یاد شعر محمد علی بهمنی افتادم و صدای محشر حبیب.
"به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست.."
نمیدونم چرا حس میکنم برای من خیلی دیر گذشت این دو سال !
این دو سال خوب ! خیلی خوب ...
جواب این کامنتتو پی ام دادم بهت ! بچه و اینا ! :دی
اصولا ما ادما مرده پرستیم دیگه ...
اصولا همه چیزمون غیر اصولیه !
سلام
دلم کلی واسه اینجا تنگ شده بود
3ماه بی اینترنتی واقعا سخته!!!
راستی رمزم هم یادم رفت باید چیکار کنم
ببخشید واقعا
به به سلام
پارسال دوست امسال آشنا !!
رمز رو میتونید از طریق گزینه ی فراموشی رمز عبور بلاگ اسکای بازیابی کنید ! یا به ایمیلی که بلاگ اسکای موقع ثبت نام براتون فرستاده بود رجوع کنید ! چاره ی دیگه ای نداره !
همیشه باید اصالت خودمون رو حفظ کنیم :| هِ
من جدی گفتم دوست دارم همسر وزندگی مشترک داشته باشم این بلاتکلیفی برام وحشت زا وبیمارکننده است از زیرابی وخلاف وقایم موشک بازی وگیرهای عجیب خانوادم بریدم خودتو جای من بزار نه امنیت مالی وشغلی دارم نه عاطفی ونه زندگیه مرفه وجای دلخواه ...اون دردبی درمانم بهشون اضافه کن ودلتنگیم واسه دخترام که شادیو ازم گرفته تو بودی چکار میکردی؟؟؟