از چال درنیومده افتادیم تو چاه !
تار موهایت را که مینوازم چشمانت شعر همیشگی را زمزمه میکنند ...
جان باشی .. به لبهایم برسی!
اِن-قدر دوستت دارم که اِن میل میکند به بینهایت ...!
نیازی به تب نیست ، تو فقط یکبار عطسه کن..!
بخندی ... فصل گیلاس لبهاتٌ بوسه چین باشم!
مِهرم کاش اتفاق بود ، می افتاد در دلت..!
موهایت را جمع میکنی / باد پریشان میشود ...
دلم را بزن ، قیدم را اما نه..!
قانون جاذبه تبصره ای نانوشته دارد ... آغوشت .