همیشه همینجوریه... اکثر آدما با همه ادعای قلندر بودنشون وقتی قرار باشه بین سر و دل یکیشو انتخاب کنن طرف سر رو میگیرن... هرچند...واسه آدم اینطرف ماجرا توفیری نمیکنه...واسه اونی که خوب یا بد، دلش رو دلزمین کسی میدونه...
دل من چون پرستوی بهاری ست از این صحرا به آن صحرا فراری ست شکیب او همه در بی شکیبی ست قرار او هم در بی قراری ست دل عاشق ، گریبان پاره خوشتر به کوی دلبران آواره خوشتر غم دل با همه بیچارگی ها از این غم ها که دارن چاره ، خوشتر
سنگ فرش دلزمییینت را نظری بینداز..........این همان فرش دستبافی ست که رووزگاری چشمانت راخیره می کرد. آرامترقدم بگذار..صدای باراااااااان ِسرزمینم را نمیشنوی؟.......... تعبیراتتون بسییییار زیباااااااابودعلیرضا خااااااااااااان جان یاحق...
سلام علیرضا جان اون آهنگ مرتبط با این پست از علیرضا عصار بود! که حافظه ی من یاری نمیکرد!! ماشالا به حافظه ی جوان و قبراق خودت... بستگی داره دلت از دلزمینت گرفته باشه یا نه از دلزمینت به سرزمینی دگر فرار کرده باشی یا نه بستگی به دل..و آدم مورد نظر داره... البته این نظر منه و پستت هم که.....عالی!!
نه بابا حافظه قبراق کجا بود منم که یادم نیومد ! ممنون
تا اینجا از نوشته های آقای علیرضا بیشتر خوشم اومده
با حال کاریکلماتور میگه
ممنون ولی برای همین بالای وبلاگ نوشتیم اینجا گروهیه که دیگه اسم یک نفر یا حتی بحث بهترین بودن مطرح نباشه چون بلاخره هر کس سلیقه ای داره و از یه چیزی خوشش میاد اگه وبلاگ خوب باشه همه خوبن اگر هم نه بازم برمیگرده به گروه
...حتی اگه انکار هم کنند..وقتی حرف سرزمین شون میشه !!..حلقه اشگ ندیده و چیزی که در اونها فرومیریزه !!..نشون میده که هنوز ته ته دلشون گیروگرفتار همین دلزمینه !! ...مرررسی...
ورودی سرزمینم منطق ست، اما ورودی دلزمینم احساس سرزمینم بی آب و علف ست، اما دلزمینم آباد سرزمینم محدود ست، اما دلزمینم بی انتها سرزمینم ساکن ست، اما دلزمینم ناآرام سرزمینم ناامن ست، اما دلزمینم ایمن . . . سرزمینم دروغ ست،اما دلزمینم راست... حال اتنخاب با توست...سرزمینم را میخواهی یا دلزمینم را...؟
همینه ! اصلا منظورم از وطن این کشور نبود .... یه مرز بندی خاص نبود ... جایی بود که بهش تعلق داریم ... تعلق خاطر ! اما نمیشه از بینشون یکیو انتخاب کرد به نظرم !
اگه تو دل زمینم زمین لرزه اومد چی؟؟!!!
خونه خراب میشم که!!!
اولللللللل!!!
ای بابا...
چرااا؟
شما میخواستی اپ کنی؟
عالی بود
راست میگی
وطن هم وطنای قدیم!!!!!!!
به نظرم این قضیه از سیاست جداست !
همیشه همینجوریه...
اکثر آدما با همه ادعای قلندر بودنشون وقتی قرار باشه بین سر و دل یکیشو انتخاب کنن طرف سر رو میگیرن...
هرچند...واسه آدم اینطرف ماجرا توفیری نمیکنه...واسه اونی که خوب یا بد، دلش رو دلزمین کسی میدونه...
سرزمین من در ادامه پر پرواز پرستوهای خستست که هر سال تمناهای آغوشم را به تو میرساند....
فکر کنم خیلی خوب بفهمی چی میگم محسن جان
حتی بهتر از خودم
گر دلت زمین و وطنم باشد از عالم و دنیا سیرم..
قلم زیبایی دارید..باسلام.
دلزمینم..
ای تو روحت علیرضا..
تو روحت بشر..
.
.
.
لاکردار باز که ما رو یاد نداشته هامون انداختی...
قربونت پسر
ببخشید
نمیخواستم ناراحتت کنم
دل من چون پرستوی بهاری ست
از این صحرا به آن صحرا فراری ست
شکیب او همه در بی شکیبی ست
قرار او هم در بی قراری ست
دل عاشق ، گریبان پاره خوشتر
به کوی دلبران آواره خوشتر
غم دل با همه بیچارگی ها
از این غم ها که دارن چاره ، خوشتر
به به سلام علیکم محسن خان فرانسوی
نه ای بابا به متن بود و کلن حال و هوای خودمان
حال و هوای خودمون؟
زیبا بود علیرضا
مثل همیشه
عجب جمله ی عمیقی.
"دلزمین", همونیه که با هیچ "منطقی" نمیشه منکرش شد, اونم تو این "غربت لعنتی"
حس بعد از خوندنه این جمله واسه من, مثل کشیدنه یه خنجر ظریف, روی یه زخم کهنه بود.
فعلا هیچکدومو نداریم
یه گیرایی خاصی داره کششی عجیب...
چه جای خوبی شده اینجا یه محفل گرم و صمیمی خوشم اومد
موفق باشید همگی
و
ممنون
سنگ فرش دلزمییینت را نظری
بینداز..........این همان فرش
دستبافی ست که رووزگاری
چشمانت راخیره می کرد.
آرامترقدم بگذار..صدای
باراااااااان ِسرزمینم را
نمیشنوی؟..........
تعبیراتتون بسییییار
زیباااااااابودعلیرضا
خااااااااااااان جان
یاحق...
سلام علیرضا جان
اون آهنگ مرتبط با این پست از علیرضا عصار بود!
که حافظه ی من یاری نمیکرد!!
ماشالا به حافظه ی جوان و قبراق خودت...
بستگی داره دلت از دلزمینت گرفته باشه یا نه
از دلزمینت به سرزمینی دگر فرار کرده باشی یا نه
بستگی به دل..و آدم مورد نظر داره...
البته این نظر منه
و پستت هم که.....عالی!!
نه بابا
حافظه قبراق کجا بود
منم که یادم نیومد !
ممنون
تا اینجا از نوشته های آقای علیرضا بیشتر خوشم اومده
با حال کاریکلماتور میگه
ممنون
ولی
برای همین بالای وبلاگ نوشتیم اینجا گروهیه
که دیگه اسم یک نفر یا حتی بحث بهترین بودن مطرح نباشه
چون بلاخره هر کس سلیقه ای داره و از یه چیزی خوشش میاد
اگه وبلاگ خوب باشه همه خوبن
اگر هم نه بازم برمیگرده به گروه
...حتی اگه انکار هم کنند..وقتی حرف سرزمین شون میشه !!..حلقه اشگ ندیده و چیزی که در اونها فرومیریزه !!..نشون میده که هنوز ته ته دلشون گیروگرفتار همین دلزمینه !!
...مرررسی...
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.
قشنگ بود علیرضا!
ورودی سرزمینم منطق ست، اما ورودی دلزمینم احساس
سرزمینم بی آب و علف ست، اما دلزمینم آباد
سرزمینم محدود ست، اما دلزمینم بی انتها
سرزمینم ساکن ست، اما دلزمینم ناآرام
سرزمینم ناامن ست، اما دلزمینم ایمن
.
.
.
سرزمینم دروغ ست،اما دلزمینم راست...
حال اتنخاب با توست...سرزمینم را میخواهی یا دلزمینم را...؟
همینه !
اصلا منظورم از وطن این کشور نبود .... یه مرز بندی خاص نبود ... جایی بود که بهش تعلق داریم ... تعلق خاطر !
اما نمیشه از بینشون یکیو انتخاب کرد به نظرم !
والله منم سیاسی نگفتم:دی
موافقم.
سلام آقا علیرضا:)
تبریک می گم به شما و بقیه ی دوستاتون، خیلی با حال شده، واقعا میگم