چرا گربه از درخت بالا رفت؟
جوگیریات : چون در مسیر برگشتن از شرکت چند تصویر بی ربط دیده بود که از جلوی سبیلهاش رژه می رفتند و تعادلش رو بهم می زدند ولی چون از بصیرت و آینده نگری خوبی برخوردار بود رفت بالای درخت تا سری به سکه ها و دلارهاش بزنه !
کافه تیراژه : چون یکی از ته دیگهایی که محبوبه ( دختر خاله طلعت ) با گریه و فغان بی حدّش درون دیسهای چینی و سفید مادر بزرگ چیده بود را به دندان کثیفش گرفته بود و باران سختی می بارید در ضمن .
آذرنوشت : چون بالای درخت تنها جایی بود که فقط و فقط مال خودش بود .
نیما مشهدی : همه ی گربه ها از درخت بالا مِـرَن ؛ مخصوصن اگه یَک دِنـِـه موش هم به
دِندونِـشا گیریفته بِشَن و به آخر خطِ کوهسنگی - خواجه ریبیع! رسیده بِشَن . البته مویَم یاد دِرُم
از درخت بالا بُــرُم ها !!ولی نُـمُــرُم که یَک وخت ریا نِــر ِه !
شازده ی نه چندان کوچولو : زیرا حجم وسیعی از میو میو های نگفته ؛ او را در بر گرفته بود و از تمام موجودات خلقت تنها هیکل هوسناک یک موش بود که در شهوت ـ اشتهایش متکثر می شد و به کثرت می کشید حجم ِ منکسر از کسورات فاضلاب ؛ که منجر به قحط موش شده بود در این زمانه ی بی هوش !
سنگ کاغذ قیچی : از درخت بالا رفت گربه / جان به دندان / تا اتفاق نادر زنده بودنش را / زندگی کند در میان آوندهایی که چون مرداب / به بن بست می رسیدند .
آرش هانا : آره بابا جون ! آره دخترم ! گربه ها هم خیلی وقتا از درخت بالا میرن . به بابات نیگا نکن که همش درختا به پایینش میرن ! ولی تو بزرگ می شی و اینجا رو میخونی یه روز. شاید هم دستت توی دماغت باشه . ولی خودت باش .
دکولته بانو : چون همه ی کنفرانسشو خوب حفظ کرده بود و رفت بالا درخت تا این موفقیت را با خودش و یک هات چاکلت تلخ و بدون قند؛ با یک اسلایس فیله ی موش ِ رژیمی و بدون چربی ؛ جشن بگیره .
ادامه ش با شما . ........
- بابایی ؟
- جان بابا ؟
- میدونستی زنهای مصر باستان موهاشون رو از ته می تراشیدند ؟
- نه !!! واسه چی ؟
- واسه زیبایی
- پس خوش به حال مردای مصر باستان...
- واسه چی؟
-چون هیچ وقت تو غذاشون مو پیدا نمی کردن ... اوووووغ