هر روز در اتاقم جنگی برپاست.
بین من و لشگر گرد و خاک.
منم همینطور
از صحنه ی نبرد پیروز که بر میگردمغبار خستگی ها دردهایم را زخم هایم را میپوشاند.. همه فکر میکنند من یک پیروز بلامنازعم اما فقط زخمهای دردآلود غبار گرفته میفهمند...
چه خداوندی بود، انسانوقتی در جواب معلمش گفته بودضمیر یعنی کلمه ایکه اسمش را می کُشدتا جانشین آن شودو این آغاز تمام جنگ های دنیا شد..
labod entezar dari sahmie razmanegan ham vase konkur begiri.
پس وقتشه جارو به عنوان نیروی ناتو وارد صحنه بشه و یکیتونو از صحنه اتاق حذف کنه!...
ای کاش همه ی گرد و خاک های "زندگی" مثل گرد و خاک های "اتاق" بودند که با یه کمی وقت گذاشتن از بین می رفتند
من هم هر روز در درونم جنگی بر پاستبین عقل و دلاما آخرش این منم که خونین و مالین روی صحنه ی نبرد جان میدهم.
عمررررررررن آلن.از تو بعیده هرروز بیوفتی به جون اتاقتاز بس پلشتی دیگههههههههپ.ن: پلشت یه واژه کاملن مشهدی به معنی لمشت(اینو نمیدونم کجاییه خداییش) یا همون کثیف و اینا میباشد
همیکنه میجنگی خوبه...خیلیا تسلیم شدن و دارن در اسارت گرد و خاک زندگی میکنن!
اووووووووف!!!واقعا؟؟؟!!!من که صحنه ی جنگ رو به نفع حریف ترک کردم!!! :دیچرا این کدش نمیاد؟؟!!!
یه روز تاخت و تاز کنین و شکستشون بدین .واگر نه هر روز ارتششون قوی تر میشه .
من هفته ای یه بار بیشتر باهاشون نمیجنگم
من حوصله ی جنگ ندارم صلح کردیم با هم
آلن خان نمیخوای آستیناتو بالا بزنی؟
لایک به کامنت تیراژه
لایک!:دیاما جنگ بین من و مادرم روو اتاقه بیشتر!:دی
شما توو خونتون دستمال گردگیری یا جارو برقی ندارین احیانا؟!
منم همینطور
از صحنه ی نبرد پیروز که بر میگردم
غبار خستگی ها دردهایم را زخم هایم را میپوشاند.. همه فکر میکنند من یک پیروز بلامنازعم اما فقط زخمهای دردآلود غبار گرفته میفهمند...
چه خداوندی بود، انسان
وقتی در جواب معلمش گفته بود
ضمیر یعنی کلمه ای
که اسمش را می کُشد
تا جانشین آن شود
و این آغاز تمام جنگ های دنیا شد..
labod entezar dari sahmie razmanegan ham vase konkur begiri.
پس وقتشه جارو به عنوان نیروی ناتو وارد صحنه بشه و یکیتونو از صحنه اتاق حذف کنه!...
ای کاش همه ی گرد و خاک های "زندگی" مثل گرد و خاک های "اتاق" بودند که با یه کمی وقت گذاشتن از بین می رفتند
من هم هر روز در درونم جنگی بر پاست
بین عقل و دل
اما آخرش این منم که خونین و مالین روی صحنه ی نبرد جان میدهم.
عمررررررررن آلن.
از تو بعیده هرروز بیوفتی به جون اتاقت
از بس پلشتی دیگهههههههه
پ.ن: پلشت یه واژه کاملن مشهدی به معنی لمشت(اینو نمیدونم کجاییه خداییش) یا همون کثیف و اینا میباشد
همیکنه میجنگی خوبه...خیلیا تسلیم شدن و دارن در اسارت گرد و خاک زندگی میکنن!
اووووووووف!!!
واقعا؟؟؟!!!
من که صحنه ی جنگ رو به نفع حریف ترک کردم!!! :دی
چرا این کدش نمیاد؟؟!!!
یه روز تاخت و تاز کنین و شکستشون بدین .واگر نه هر روز ارتششون قوی تر میشه .
من هفته ای یه بار بیشتر باهاشون نمیجنگم
من حوصله ی جنگ ندارم صلح کردیم با هم
آلن خان نمیخوای آستیناتو بالا بزنی؟
لایک به کامنت تیراژه
لایک!:دی
اما جنگ بین من و مادرم روو اتاقه بیشتر!:دی
شما توو خونتون دستمال گردگیری یا جارو برقی ندارین احیانا؟!