فاک و مزلف است پادشاهی چنین که نیست "بالا" تر از او پادشاهی اندر زمین به زعم بزرگان و "سران" قزوین
خبر آمده از ولایت دور که شاه نا چیز عثمانی خیمه لشکر "چیز" و قدر قدرتش که پرده انسانیت دریده و ندوخته را پرچم نظم افروخته برای فتح کاخ پادشاهی شما فروانروای فراخ درز در این کشور فراخ مرز ولی در راه در مصاف با لشکر رزم آموخته ی ما در ولایتی به نام مصر "حقــگیر" گشته اند و بزرگان ارتش سر در گریبان برده از بوی تعفن زیر بغل سربازان شکست خورده سرها به دیوار کوفته اند و نعره ی ای حیوانی سرداده اند و حال قصد فتح مصر را دارند برای تقویت روحیه ی قوای خویش ! زین رو فرعون نیل دست نیاز به دامن گل منگلی شما دراز برده از برای اینکه بسیار مضطربند از حیث تخریب اهرام ثلاثه . لیکن پس از جهانگیر گشتن افسانه نجات شما از چنگال کفر از شما مسئلت دارند با گسیل کردن فرزند ارشد خود به منظور اختفای بقایای مصر باستان من جمله سه هرم اصلی و پیکره ی ابولهول حقـــانیت ناداشته ی همایونی خود را به عنوان پادشاه والا به روی همه ی مردمان آشکار سازید !
از شاه شاهان سلطان صاحبحقان ملجاء و امید رعایا فخر ضعفا و معلم علما کیاشاه باستانی به درز الدروز و تحت السپوز انگول الرعایا سفیر السفرا
بلامانع می باشد...
هم الان امر فرمودیم صاحب دیوان را که کتابت کند امریه ای معظم و به تعجیل بدهد امیر لشکر تا فی الفور سپاه عظیم گسیل کنند به عزم این قریه مصر که شوما فرمودید تا این اهرم هایی که گفتید را از گزند عثمانیان نجات بدهند . فی المجلس دو عدد عرض داشتیم که ان را در گوش کنید تا فراموش نکنید
اول عرضمان اینکه این اهرم هایی که می فرمایید ما فتوغرافش را در مگزین های فرنگی رویت کرده ایم و دیدیم که هم عظیم است و هم نوک تیز من باب رفاقت مالوف و حق بازی های کودکیمان با شما بد ندیدیم که شما را انذار کنیم از نوک تیز این هرم ها به هرحال اگر دوست داشتید بنشینید رویش فکر کنید به ما ربطی ندارد ما حقمان را ادا کردیم به شما
دوم عرضمان هم اینکه تشریف بردید به این بلاد تا این رعایای بربر را خراجگزار و نوکر ما بکنید زحمت بکشید یک عدد کلوپاترا تر و تمیز برای ما سوغاتی بیاورید تا به ما زبان خارجی تعلیم کند یا ما زبان ایرانی مان را به ایشان تفهیم کنیم فرقی نمی کند توی راه برگشت هم سلام ما را به هیفا و نانسی عجرم برسانید
قربان جانت شیرم به شانت
هفدهم شامبول الحرام سنه صفر پونصد و یازده منگوله شمسی جان قربانش بشوم
عمارت دروازه محور - جنب حوض - با مایو و ماهی و مهیا
کیامهر جان اگه زحمتی نیست یه نسخه از رساله ای که بهش استناد میکنی رو امضا شده برام بفرست خیلی جذابه هزینشو هرچقدر بشه با کمال میل تقدیم میکنم!! یه نسخه ام از رساله ی سفیرالسفرا البته! ...
دروددددددددددددددددددددی به درازای ارتفاع+قاییده ی هرم خئوپس مصر بر سلطان جان ... رکورد دار گینس کالیبر درگاه در جهان ... شاه زمان ... کیاالملک باستان
رفتیم و کردیم و آمدیم ... به مصر ... اوامر همایونی را انجام ... به پشگاه شما ... و منت خدایی را که همره ما بود در این فتح مبارک ! عارضم که گوش جان سپردیم به نصایح آکنده از نجربیاتتان و دوری گزیدیم از آن و خدای را سپاس که گزندی از این ره بر ما وارد نیامد و این بنده ی حقیر همه را مدیون تجربیات گرانقدر شما در طرق نشستن در این گونه مکانهای صعب و به گفته ی شما که کار آزموده اید پر درد میباشم !
دقیقا همان گونه که فرمودید همه خراجگذاران و نوکران شما را کردیم ... بی کم و کاست و تا به پایان راست ! کلوئپارترایی نیز به پیوست این نامه خدمتان گسیل کرده ایم ... باشد که مقبول درگاه افتد ... عارضم به رسم نوکری قبل از شما چشیدیمش و هیچ نشان از سم نبود ... و از قضا بسیار هم وارد و کاردانند در زمینه ی دادن ... درس زیان های بیگانه ... باشد که حقمان را اینگونه به درگاهتان ادا کرده باشیم و بر ما ببخشایید که نتوانستیم سلامتان را بر ضعیفه های مذکور رسانیم ... عارضم راه برگشتمان را از آن سوی کره ی خاکی انتخاب نمودیم بدلیل بروز اختلال در پرواز های خارجی ... رفتیم و رفتیم و ناگاه رسیدیم به ولایتی ناشناخته که نامش را "آم ریکای گلی" نهادیم و ناممان به عنوان "حقیستوف کلمب" و به نشان نوکری شما در کتب تاریخ ثبت گردید ... آنجا ضعیفه ای مومنه بودندی به نام " المگان الفاکس" که سلام مخصوص خود را از طرف شما به ایشان ... کردیم ... و آنجا بسیار از حیث امنیت در آشوب بود و تمام شتران ما را گشتند و گفتند که به واسطه ی گردش تقویم و رسیدن سالروز یازدم ذی السپنامبر و برخورد سه شتر به خیمه های دو قلوی تجارت جهانی میباشد ... القصه از آن مملک کفر و استکبار جهانی نیز بار سفر گرفتیم و بادیه ها را یکی در پی دیگری گذراندیم و همه جا نام پر آوازه ی شما را ورد زبان ها کردم و از حق گیری شما از مردم گفتیم و خلاصه اینکه بعد از سالها تا چند صباحی دیگر به وطن باز میگردیم ... لازم به ذکر است "حقیستیانو الرونالدو" را نیز که از خواص رشته ی فوتبال میباشند را برای تیم بدرنگتان به خدمت گرفتیم باشد که وزنه ای باشد برای تکرار نشدن فاجعه ی 6-0 و حفظ آبرویتان ... که بهمراه کلوئوپاترا و با رعایت قانون تفکیک جنسیتی بصورت پیوست همراه این نامه گسیل گشته اند !
این نامه گسل با پیک تند رو حقتان پامال نوکرات فیتیش تندخو
بیست و سه وجب اندر ذی مقعد مبارک شاهنشاهی !
سواحل عرفانی مدیتصنیف اندکی مانده به مرز سرزمینمان در بوینس آیرس !
salam be hame, hanuz sahebe internet nashodam , ba gushi ham nemishe cm gozasht , dar avalin forsat khedmate padeshah va in onsore nofuzi safir sofara khaham resid . SHIRAM HALAALE TAMAAMIE SHALAAFEGAAN.
توضیح فی مکاتبات و مرسولات و رساله در باب مملکت داری و پژوهش های جنگ شناسی در ممالک دور به قلم حضرت پاییز خان الطویل الحقی حق بر تحت عوامل نفوذی . . . .
از صبح الیوم تا حال شعف و شوری خاصه بر ما قالب گردیده ، خاصه پس از جانفشانی های فرزند پدر فی سبیل االله ازبرای حفظ آثار امام در سرزمین نیل باستان! که نزدیک خود می دیدیم مقادیر معتنابهی اشک افشانیم به یمن فتح ظفرمندانه ی سردار حق به حلق آویز از بلاد باغچه بانان حق شناس بر سپاهاین کفر از بلاد قمبلستان ..داستان از این قرار است که این دو فقره دو میدان با هم جدال می داشته اند از برای پیروزی یک میدان در بلاد نیل باستان و سپاهاین تا به دندان حق مسلح و یک میدان در بلاد سردار فاتح از مملکت قمبلستان٬همانجایی که شاه فقید قمبل به جهان گشود... چندانکه معروف است این سردار فاتح از بلاد سفیر السفرایا..نمسمی به تحت شناخته ی باغچه بان در صناعات جمیله داخل بوده جدال را به سیاق عجیبه و غریبه ای تحتانی نموده و در اندرونی سرداران به در آمده و رساله مکتوب نموده با حکم شرعی! می نمایند و به هر میدان مقادیر معتنابهی حکم حفاظت اهرام نوک تیز و قامت حجیم می نگارند در دیوان عالی سلطتنی به مدد حق و بیضای سفرا و سپاهیان و عساکر و تفنگ داران خاصه ای از جمله موسیو آرشمیرزا خان شاعرالسلطنه و سفیر میرزا السفرا، آمیرزا اتابک خان شومبول الشسته فی ماشین با دست خالی ٬که حرکات محیرالعقول انجام داده هر حق که فیر می نماید چند فقره اشکفشان خواهد شد در فتوحیت میادین سرزمین نیل باستان که میچکد بر قفای صندوقچه ی حضرت باغچه بان صاحب رساله و محقان حق ز کف داده و چنان که نیزه داران طرف متخاصم را درو کرده هر کاری خواسته می نمایند ، تاااااااا تاراج نسوان دخترکان و نفرتی تییگان و چه بسا قفای سینوهه و قمبل شیخ فرعون خان اسبق و مابقیه ملیجکان اندرونی دار السلطنه و غیره و غیره که غنیمت شمرند و در نهان چیزها کنند مانند همان چیزها که کردند به تحت ملیجک میرزا محسن القمبل باقرلو خان اندرآبی.علی ای حال این مرسولات و احکام فی فتح المبین مصر باستان و سر سه کنج اهرام و میادین جدال به قاعده از این سیاق مکتوبات ایشان داخل سیاست و لَعَب و اندرون گذاردن آمده و چونین است که در نما مِی به هم تعارف نمایند و به پستو که شدند آن کار دیگر کنند و عوام الناس بی خبر انگشت به دولاخ٬متحیر و مبهوت از این همه فتح و فتوح و چنین شد که ایشان٬ ایشان را به قاعده دوست می دارند و رساله صادر می کنند و دول به دندان می سایند و ماتحت خویش میخارند. خلاصه اینک طرف دیگر میدان که همان شاعر شهیر از بلد السفرایون باشند فراوان از مصر با سنتِ ملعونِ خرقه ی شاه به کف کش برده ٬ سرش در باغچه و تهش در باغ دلگشا! جبن صعب داشته ، به مدد احقاق خاصه ی بزرگ ایشان شیخ و شیوخ قمبل الممالک ، سیاق نامیمون از برای طرح بازسازی اهرام از حالت سه بعدی به استوانه ای برای راحتی و دسترسی آسان ترتیب داده ، هر چه قلمرو دار داشته به قاعده ی یک فقره کاروان از نفوس روبه روی دروازه ی تحتانی باقچه بان چنان فیت نموده و جانانه حق انتشاری می نمودی.اول ستیز به همین سیاق طی گردیدی و دریغ ازآخ و اوخی! والله با این قمبلاشون!!! که بروید و دلی از عیون کنندگان قمبل شاه فقید صاحب رساله درآرید باشد که شاد گردد احوالات تحتانیشان. دویم مکتوب و رساله ی ستیز این دو طرف متخاصم نیز قریب الوقوع مینماید که پیشبینی مینماییم در آغاز کار سرداران فاتح بلاد شرعیون و مذهبیون حقی نواخته به ضربت قمبل سنت ملعون در جهت کودتا برای براندازی نظام سلطنتی که بیرقداران سیه رخسار خویش مسمی به باقچه میرزا پایین الفراخی. این حق همان و به همان سیاق ذاله ی سابقه مرسولات و مکتوبات در وَ کردن توضیح و جوابه و شکوائیه از نفوس بلاد سفیر السفرایون همان.به بعد این ماجرا سپاهیان دست به خایه سرزمین نیل و بیرق داران شومبول میرزا هرچه تامل کردی و حرکات محیر العقول انجام دادی هرچه ضربت از قبیل حق التحتی و انگشت نواختی راه به جایی نبردی از آنجا که سنت ملعون در مملکت خویش دفاع می نمودی دفاع نمودنی در لابی اپوزوسیون. تا آن هنگام که خدای تعالی به یمن صفات حسنه ی خاصه ی خویش در آخرین لحظات نبرد پاداش سیاق نیکوی سپاهیان حقدار را و به یمن صفات قهرآمیز خویش جزای نامیمونی سیاق جدال برون شدگان مصری را به نیکی داده و ما را ایالحال در احوالات معنوی داخل گردانید ٬ جق به قمبل سر خط. چندان که گویی خدای را دیده ایم در ضربت شصتی که نمود فرو به اندرون شاه صاحب رساله .فی الواقع به بعد جدال و ستیز چنان در شادمانی داخل آمدیم با سر که حال خود را نمی دانیم و هنوز هم نمی دانیم ..
توضیح المسایل سیاسی فی احوالات مملکت داری مکتوب به کتوب باستانی و تحقیقات گیاه شناسی سنه ی بعد از فتح قمبل شاهی سال ۲۳ تا دسته رفته بهش ولی چقد بی عاری
باز جای شکرش باقی است که ارشمیرزا جان به نت دسترسی ندارند وگرنه خدا میداند جمع این سه نفر چه بر پا میکرد اینجا.گر چه همین حالا هم... خدایا عاقبت ما را ختم به خیر بگردانبا این پستها و کامنتهای کیامهر خان و پاییز جان و آرشمیرزای گرامی
از خان الخوانین شاه المجانین کنز المضامین موید من الفرنگیون و منصور علی البلاگیون فخر شاهان و حسد ماهان شیر بی ادعا و خوشجل خوشجلا سلطان کیاشاه باستانی به محسن السلطنه اطول الخزان نشسته بر مناره اذان چون ضرطه از روزن وزان مردک مزلف جفنگ و صاحب رساله مسدوده پاییز در فرنگ
فی الحال که ملازمان مرقومه شما را قراءت کردند بی اختیار یاد گذشته های قدیم افتادیم که شما طفلی گوگوری بیش نبودید و ما انقدر با شما طبیب بازی کریم و انژکسیون در آنجایتان البت من باب لعبت فرو کردیم که شما راه آینده تان روشن شد و هنوز سبلت بر لبتان نروئیده ابوی گرام کامبیز الممالک عکاس باشی شما را راهی دیار فرنگ کرد به قصد تعلیم طب ... این بندگان خدا در آمال خود تو را می دیدند که انجا مشق طب می خوانی و چندی که شود پزشک پسری رشید از فرنگ برمیگردی که دردشان درمان کنی
چه می دانستند که این طفل دل در گرو حقوق دارد و مدام توی مولن روژ و نیو سیتی های پاریس پرسه می زند و حق و حقوقش از بیگانگان طلب می کند . آی اطول الخزان چون ضرطه وزان مگر حق خودمان چه ناراستی داشت که حق طلب اجنبی گشته ای ؟ شرم کن و از این راهی که به ارمنستان است بازگرد که استخوان آبا و اجداد تو اینجاست این ملت شاید حق هم را بخورند اما استخوانش را تف می کنند اما آن بیگانگان همچین حقت را می خورند که انگار اصلا استخوان ندارد ... دمشان گرم خیلی واردند ...
فی الحال چند ساعتی ست که پاییز خوان طویل الحقی در مشغولیات خاصه ی قمبل فراخ شاهی داخل بوده ، از برای کتابت و درج اوقات قلیله داشته و هیچ هم به خود هوشیار نیامده که ایام و روزگار به تسریع می رود حق در ما تحت شاها گشاد با تاخیر.. .والغرض اینکه در ساعات ماضیه و غیبت شاعر شهیر آرشمیرزای تحت الگلابی در افواه و اکناف شایعات متعدده پدید آمده فی الباب حضرت پاییز طویل الحقی که اکثرهم فعل مغرضین بوده منباب عزیمت اینجانب از برای فراگیری دروس طب و کسب تخصص برای ترمیم نمودن قمبل ساحت همایونی پاهنشاه سنت ملعون مدظله٬ حقم با درگاهشان مقبول!. واز آنجا که هیچ یک از اقمار را روی در پس ابر ماندن نیست، ما که پاییز خوان طویل الحقی باشیم به رغم امورات مختلفه و مخصوصه ی جاری دست در کتابت بردیم از برای تنویر افکار عمومی ، خاصه اعوان و انصار و مریدان پای در رکاب پاییز خان طویل الحقی را تا مشرف به ادراکات حقیقه شوند که خیر در پیش است و فتح مبل و ماتحت حضرا شاه سنت میرزا خان ملعون فراخ الماتحتی.
ماجرا از آنجا آغاز شده که صباح الیوم در ادامه ی مکتوبات افشاگرانه و انقلابی پاییز خوان طویل الحقی فی غار الشاهی به سان شیری غرنده و علمی راست کرده روئت نمودیم فراخی شخص اول جمعیت فراخ التحتی و گشاد الماتحتی حضرت سنت ملعون را که شددت خارششان از میزان حقوقی و گیرندگی اوور دوز شده... لماذا فرمودیم یا سنت ملعون اگر که در پیشگاه مللت توبه نموده و حق ما را خوردید و هسته هایش را تف ننمودید و حق شناسی به جا آورده و تا حلقون بلعیدید که فهدا.. تصمیم به بازگشت به موطن میگیریم و از برای خدمت به خلق واپس آمده و می سپوخیمتان تا بشناسید حق و حقوق را و جا آورید رسم حق شناسی در بارگاه ملت که نیز قبول خداوند هم قرار گیرد و از بار گناهانتتان کاسته شود و اگر چنین نکردید ما در همین بلاد فرنگ جلوس نموده و حق به بیگانه دهیم که مراتب حق شناسی به نحو احسنت به جا آورند و پیش از خوردن لیس میزنند ماورا تصور بشری! عده ی فریب خورده و گمراه که با وعده وعید های استکبار و بیگانگان به مقام و منصبی وشالی رسیدند و ملت به سفارتی فروختند نیز سخن برده اند که حضرت پاییز خوان طویل الحقی را مامورین امنیه ی ک ج ب دست بسته به محبس برده اند تا حقش ببرند و بگذارند کف دستش که خین بیاید. اینطور که منقول شده حضرت پاییز خوان طویل الحقی خدایش به دور دارد از جواسیس بوده هر روزه روز از برای اینتلجنت سرویس مملکت انگلیز و سیای اتازونی و کا گ ب از بلاد پطرزبورغ به طور خفیه معلومات و اطلاعات استراتژِکه و پلوتیکه ای فی باب ما تحت شاهی مکتوب کرده به سیاق امورات مغناطیسی ارسال می نموده است برای برادران سوری و لبنانی حق در دست و فی الحال نیز مراحل استنتاق را طی می نمایند تا قضات حکم صادر کرده ایشان را از حق به دار آویزند.
فی الحال از برای تنویر افکار مریدان اعلان می داریم که پاییز خان طویل الحقی صحیح و سلامت بوده و حقشان استوار بر قرار و هیچ بر حق ایشان گزندی نرفته ، مریدان خاصه تاخیر در کردن فراخی شاه میرزا سنت ملعون را به حق٬ پای امورات مخصوصه ی جاریه بر حضرت پاییز خان طویل الحقی بگذارند که در آتیه به سیاق مبسوط ماتحت شاه گشاد٬ فراخ ال سوراخ قمبل طاقچه ای راخواهیم نمود تا دیگر در نبود حضرتمان ادای تنگ ها را در نیاورد و نقش تنگ ها را بازی نکند.سرآخر بر همین بسنده کنیم که امورات جاریه از اهم و مستحسن ترین افعال بوده که البت حکایات فراوان در آن دخیل است.
ولعن ا... اللکفار و الکذابین و المغرضین حضرت پاییز خان طویل الحقی فی الان الی یوم القیامه.
جوووون٬ شیطون بلا سرشو بگیربیا بالا تعمیر پژوهش های نوین سالن کنفرانس های حقوق الطوایفی سنه ی بعد از حق الحلقون شدن سنت ملعون ۶۷۹ خایه خورون
توی مولن روژ و نیو سیتی های پاریس پرسه می زند و حق و حقوقش از بیگانگان طلب می کند!!!!!!!!! :))))))))) امان از دست شما محسن خان ما خیلی خیلی مخلص شما هستیم برادر (گل)
thanks benefit of this significant informative website, finance up the momentous position check out this <a href=http://onlinecasinos-x.com>online casino</a> offers , buy <a href=http://adultsrus.us>sex toys</a>
چرا. یه چیز دیگه هم هست.
مترو
تنها کسانی که از مرد و زن هماغوش بهم نزدیکتر اند مادر و بچه ای اند که در زهدان اوست.(آیکون تلاش و از خودگذشتگی برای تزریق بار معنوی به پست)
نوشته های تو رسما این وبلاگ شیک رو .....استغفراله
در ضمن لایک به کامنت آلن
( آیکون آدمی که ۳۰ دقیقه است از مترو اومده بیرون)
نه...موافق نیستم..!
مهربان دیگه حق نداری مترو سوار بشی
( یکون مرد سیبیلوی غیرتی )
مراد از یکون آیکون بود
فکر بد نکنید
.(آیکون تلاش و از خودگذشتگی برای تزریق بار معنوی به پست)
مررررررررررررررسی ! خیلی خوب بود پروین بانوی عزیز !
کیا تو دیگه برنگرد جوگیریات !
اینجا شکوفا تره غنچه ت !!
غنچهء خلاقیتت البته !!!
گفتی غنچه یاد آرش جونم افتادم
پسرم رفته مشهد
دلم براش تنگ شده
سلاممم
گاهی ممکنه ولی گاهی نه...نزدیکی روح رو همیشه باعث نمیشه البت...موافقین...
و نزدیکی بچه و مادری که پروین بانو گفتن پر بیراه نیست.......
فاک و مزلف است پادشاهی چنین که نیست "بالا" تر از او پادشاهی اندر زمین به زعم بزرگان و "سران" قزوین
خبر آمده از ولایت دور که شاه نا چیز عثمانی خیمه لشکر "چیز" و قدر قدرتش که پرده انسانیت دریده و ندوخته را پرچم نظم افروخته برای فتح کاخ پادشاهی شما فروانروای فراخ درز در این کشور فراخ مرز ولی در راه در مصاف با لشکر رزم آموخته ی ما در ولایتی به نام مصر "حقــگیر" گشته اند و بزرگان ارتش سر در گریبان برده از بوی تعفن زیر بغل سربازان شکست خورده سرها به دیوار کوفته اند و نعره ی ای حیوانی سرداده اند و حال قصد فتح مصر را دارند برای تقویت روحیه ی قوای خویش !
زین رو فرعون نیل دست نیاز به دامن گل منگلی شما دراز برده از برای اینکه بسیار مضطربند از حیث تخریب اهرام ثلاثه . لیکن پس از جهانگیر گشتن افسانه نجات شما از چنگال کفر از شما مسئلت دارند با گسیل کردن فرزند ارشد خود به منظور اختفای بقایای مصر باستان من جمله سه هرم اصلی و پیکره ی ابولهول حقـــانیت ناداشته ی همایونی خود را به عنوان پادشاه والا به روی همه ی مردمان آشکار سازید !
نامه موکد و در پاکت
پمپ موشق و باکت
فرنگ !
دو وجب و اندی مانده به شقه ی ده متر !
هی وای من !
فیزیکی آره!
تازع ی چی فراتر از نزدیک شدن!درهم شدن!(آیکون دختر چشمو گووش بسته ای ک توو این وبلاگ چشمو گووشش باز شد!)
از شاه شاهان
سلطان صاحبحقان
ملجاء و امید رعایا
فخر ضعفا و معلم علما
کیاشاه باستانی
به درز الدروز
و تحت السپوز
انگول الرعایا
سفیر السفرا
بلامانع می باشد...
هم الان امر فرمودیم صاحب دیوان را که کتابت کند امریه ای معظم و به تعجیل بدهد امیر لشکر
تا فی الفور سپاه عظیم گسیل کنند به عزم این قریه مصر که شوما فرمودید تا این اهرم هایی که گفتید را از گزند عثمانیان نجات بدهند .
فی المجلس دو عدد عرض داشتیم که ان را در گوش کنید تا فراموش نکنید
اول عرضمان اینکه
این اهرم هایی که می فرمایید ما فتوغرافش را در مگزین های فرنگی رویت کرده ایم و دیدیم که هم عظیم است و هم نوک تیز
من باب رفاقت مالوف و حق بازی های کودکیمان با شما بد ندیدیم که شما را انذار کنیم از نوک تیز این هرم ها
به هرحال اگر دوست داشتید بنشینید رویش فکر کنید
به ما ربطی ندارد
ما حقمان را ادا کردیم به شما
دوم عرضمان هم اینکه
تشریف بردید به این بلاد تا این رعایای بربر را خراجگزار و نوکر ما بکنید زحمت بکشید یک عدد کلوپاترا تر و تمیز برای ما سوغاتی بیاورید تا به ما زبان خارجی تعلیم کند
یا ما زبان ایرانی مان را به ایشان تفهیم کنیم
فرقی نمی کند
توی راه برگشت هم سلام ما را به هیفا و نانسی عجرم برسانید
قربان جانت
شیرم به شانت
هفدهم شامبول الحرام سنه صفر پونصد و یازده منگوله شمسی جان قربانش بشوم
عمارت دروازه محور - جنب حوض - با مایو و ماهی و مهیا
استغفرالله (آیکون یه آدمی که تسبیح دستشه و زیر چشمی داره این نوشته رو می خونه )
بدیهیات بلا ملاحظات !
خیلی باحالی کیامهر !
من نمی دونم این حرفها و این عنوان رساله جاتت رو از کجا میاری ؟
هر ۳کسی نزدیک شدن نیست و هر نزدیک شدنی ۳کصی نیست اما در هر صورت ۳کث یکی از مهم ترین مسائل نزدیکی است
یه عالمه لایک
کیامهر جان اگه زحمتی نیست یه نسخه از رساله ای که بهش استناد میکنی رو امضا شده برام بفرست خیلی جذابه هزینشو هرچقدر بشه با کمال میل تقدیم میکنم!! یه نسخه ام از رساله ی سفیرالسفرا البته! ...
حالا می تونید یه کاری کنید این جا رو هم ف.ی.ل.ت.ر کنن آخه از دست شما ها من چیکار کنم
(آیکون پــــــونه شتر دیدی ندیدی)
آقا مهدی شما آدرس بفرمایید من شخصا میارم خدمتتون
رساله هم رساله های قدیم!!!!!
دروددددددددددددددددددددی به درازای ارتفاع+قاییده ی هرم خئوپس مصر بر سلطان جان ... رکورد دار گینس کالیبر درگاه در جهان ... شاه زمان ... کیاالملک باستان
رفتیم و کردیم و آمدیم ... به مصر ... اوامر همایونی را انجام ... به پشگاه شما ...
و منت خدایی را که همره ما بود در این فتح مبارک !
عارضم که گوش جان سپردیم به نصایح آکنده از نجربیاتتان و دوری گزیدیم از آن و خدای را سپاس که گزندی از این ره بر ما وارد نیامد و این بنده ی حقیر همه را مدیون تجربیات گرانقدر شما در طرق نشستن در این گونه مکانهای صعب و به گفته ی شما که کار آزموده اید پر درد میباشم !
دقیقا همان گونه که فرمودید همه خراجگذاران و نوکران شما را کردیم ... بی کم و کاست و تا به پایان راست !
کلوئپارترایی نیز به پیوست این نامه خدمتان گسیل کرده ایم ... باشد که مقبول درگاه افتد ... عارضم به رسم نوکری قبل از شما چشیدیمش و هیچ نشان از سم نبود ... و از قضا بسیار هم وارد و کاردانند در زمینه ی دادن ... درس زیان های بیگانه ... باشد که حقمان را اینگونه به درگاهتان ادا کرده باشیم و بر ما ببخشایید که نتوانستیم سلامتان را بر ضعیفه های مذکور رسانیم ... عارضم راه برگشتمان را از آن سوی کره ی خاکی انتخاب نمودیم بدلیل بروز اختلال در پرواز های خارجی ... رفتیم و رفتیم و ناگاه رسیدیم به ولایتی ناشناخته که نامش را "آم ریکای گلی" نهادیم و ناممان به عنوان "حقیستوف کلمب" و به نشان نوکری شما در کتب تاریخ ثبت گردید ... آنجا ضعیفه ای مومنه بودندی به نام " المگان الفاکس" که سلام مخصوص خود را از طرف شما به ایشان ... کردیم ... و آنجا بسیار از حیث امنیت در آشوب بود و تمام شتران ما را گشتند و گفتند که به واسطه ی گردش تقویم و رسیدن سالروز یازدم ذی السپنامبر و برخورد سه شتر به خیمه های دو قلوی تجارت جهانی میباشد ... القصه از آن مملک کفر و استکبار جهانی نیز بار سفر گرفتیم و بادیه ها را یکی در پی دیگری گذراندیم و همه جا نام پر آوازه ی شما را ورد زبان ها کردم و از حق گیری شما از مردم گفتیم و خلاصه اینکه بعد از سالها تا چند صباحی دیگر به وطن باز میگردیم ...
لازم به ذکر است "حقیستیانو الرونالدو" را نیز که از خواص رشته ی فوتبال میباشند را برای تیم بدرنگتان به خدمت گرفتیم باشد که وزنه ای باشد برای تکرار نشدن فاجعه ی 6-0 و حفظ آبرویتان ... که بهمراه کلوئوپاترا و با رعایت قانون تفکیک جنسیتی بصورت پیوست همراه این نامه گسیل گشته اند !
این نامه گسل با پیک تند رو
حقتان پامال نوکرات فیتیش تندخو
بیست و سه وجب اندر ذی مقعد مبارک شاهنشاهی !
سواحل عرفانی مدیتصنیف اندکی مانده به مرز سرزمینمان در بوینس آیرس !
salam be hame, hanuz sahebe internet nashodam , ba gushi ham nemishe cm gozasht , dar avalin forsat khedmate padeshah va in onsore nofuzi safir sofara khaham resid . SHIRAM HALAALE TAMAAMIE SHALAAFEGAAN.
توضیح فی مکاتبات و مرسولات و رساله در باب مملکت داری و پژوهش های جنگ شناسی در ممالک دور به قلم حضرت پاییز خان الطویل الحقی حق بر تحت عوامل نفوذی
.
.
.
.
از صبح الیوم تا حال شعف و شوری خاصه بر ما قالب گردیده ، خاصه پس از جانفشانی های فرزند پدر فی سبیل االله ازبرای حفظ آثار امام در سرزمین نیل باستان! که نزدیک خود می دیدیم مقادیر معتنابهی اشک افشانیم به یمن فتح ظفرمندانه ی سردار حق به حلق آویز از بلاد باغچه بانان حق شناس بر سپاهاین کفر از بلاد قمبلستان ..داستان از این قرار است که این دو فقره دو میدان با هم جدال می داشته اند از برای پیروزی یک میدان در بلاد نیل باستان و سپاهاین تا به دندان حق مسلح و یک میدان در بلاد سردار فاتح از مملکت قمبلستان٬همانجایی که شاه فقید قمبل به جهان گشود... چندانکه معروف است این سردار فاتح از بلاد سفیر السفرایا..نمسمی به تحت شناخته ی باغچه بان در صناعات جمیله داخل بوده جدال را به سیاق عجیبه و غریبه ای تحتانی نموده و در اندرونی سرداران به در آمده و رساله مکتوب نموده با حکم شرعی! می نمایند و به هر میدان مقادیر معتنابهی حکم حفاظت اهرام نوک تیز و قامت حجیم می نگارند در دیوان عالی سلطتنی به مدد حق و بیضای سفرا و سپاهیان و عساکر و تفنگ داران خاصه ای از جمله موسیو آرشمیرزا خان شاعرالسلطنه و سفیر میرزا السفرا، آمیرزا اتابک خان شومبول الشسته فی ماشین با دست خالی ٬که حرکات محیرالعقول انجام داده هر حق که فیر می نماید چند فقره اشکفشان خواهد شد در فتوحیت میادین سرزمین نیل باستان که میچکد بر قفای صندوقچه ی حضرت باغچه بان صاحب رساله و محقان حق ز کف داده و چنان که نیزه داران طرف متخاصم را درو کرده هر کاری خواسته می نمایند ، تاااااااا تاراج نسوان دخترکان و نفرتی تییگان و چه بسا قفای سینوهه و قمبل شیخ فرعون خان اسبق و مابقیه ملیجکان اندرونی دار السلطنه و غیره و غیره که غنیمت شمرند و در نهان چیزها کنند مانند همان چیزها که کردند به تحت ملیجک میرزا محسن القمبل باقرلو خان اندرآبی.علی ای حال این مرسولات و احکام فی فتح المبین مصر باستان و سر سه کنج اهرام و میادین جدال به قاعده از این سیاق مکتوبات ایشان داخل سیاست و لَعَب و اندرون گذاردن آمده و چونین است که در نما مِی به هم تعارف نمایند و به پستو که شدند آن کار دیگر کنند و عوام الناس بی خبر انگشت به دولاخ٬متحیر و مبهوت از این همه فتح و فتوح و چنین شد که ایشان٬ ایشان را به قاعده دوست می دارند و رساله صادر می کنند و دول به دندان می سایند و ماتحت خویش میخارند.
خلاصه اینک طرف دیگر میدان که همان شاعر شهیر از بلد السفرایون باشند فراوان از مصر با سنتِ ملعونِ خرقه ی شاه به کف کش برده ٬ سرش در باغچه و تهش در باغ دلگشا! جبن صعب داشته ، به مدد احقاق خاصه ی بزرگ ایشان شیخ و شیوخ قمبل الممالک ، سیاق نامیمون از برای طرح بازسازی اهرام از حالت سه بعدی به استوانه ای برای راحتی و دسترسی آسان ترتیب داده ، هر چه قلمرو دار داشته به قاعده ی یک فقره کاروان از نفوس روبه روی دروازه ی تحتانی باقچه بان چنان فیت نموده و جانانه حق انتشاری می نمودی.اول ستیز به همین سیاق طی گردیدی و دریغ ازآخ و اوخی! والله با این قمبلاشون!!! که بروید و دلی از عیون کنندگان قمبل شاه فقید صاحب رساله درآرید باشد که شاد گردد احوالات تحتانیشان.
دویم مکتوب و رساله ی ستیز این دو طرف متخاصم نیز قریب الوقوع مینماید که پیشبینی مینماییم در آغاز کار سرداران فاتح بلاد شرعیون و مذهبیون حقی نواخته به ضربت قمبل سنت ملعون در جهت کودتا برای براندازی نظام سلطنتی که بیرقداران سیه رخسار خویش مسمی به باقچه میرزا پایین الفراخی. این حق همان و به همان سیاق ذاله ی سابقه مرسولات و مکتوبات در وَ کردن توضیح و جوابه و شکوائیه از نفوس بلاد سفیر السفرایون همان.به بعد این ماجرا سپاهیان دست به خایه سرزمین نیل و بیرق داران شومبول میرزا هرچه تامل کردی و حرکات محیر العقول انجام دادی هرچه ضربت از قبیل حق التحتی و انگشت نواختی راه به جایی نبردی از آنجا که سنت ملعون در مملکت خویش دفاع می نمودی دفاع نمودنی در لابی اپوزوسیون.
تا آن هنگام که خدای تعالی به یمن صفات حسنه ی خاصه ی خویش در آخرین لحظات نبرد پاداش سیاق نیکوی سپاهیان حقدار را و به یمن صفات قهرآمیز خویش جزای نامیمونی سیاق جدال برون شدگان مصری را به نیکی داده و ما را ایالحال در احوالات معنوی داخل گردانید ٬ جق به قمبل سر خط. چندان که گویی خدای را دیده ایم در ضربت شصتی که نمود فرو به اندرون شاه صاحب رساله .فی الواقع به بعد جدال و ستیز چنان در شادمانی داخل آمدیم با سر که حال خود را نمی دانیم و هنوز هم نمی دانیم ..
توضیح المسایل سیاسی فی احوالات مملکت داری
مکتوب به کتوب باستانی و تحقیقات گیاه شناسی
سنه ی بعد از فتح قمبل شاهی سال ۲۳ تا دسته رفته بهش ولی چقد بی عاری
ختم خطابه
هرم تا پایه٬ نکن شکایه
آه خدایا!!!
این پست ها....این کامنتها....
در تحیرم از عاقبت کار...
و لایک به کامنت پاییز بلند: "هر ۳کصی نزدیک شدن نیست و هر نزدیک شدنی ۳کصی نیست"
باز جای شکرش باقی است که ارشمیرزا جان به نت دسترسی ندارند وگرنه خدا میداند جمع این سه نفر چه بر پا میکرد اینجا.گر چه همین حالا هم...
خدایا عاقبت ما را ختم به خیر بگردانبا این پستها و کامنتهای کیامهر خان و پاییز جان و آرشمیرزای گرامی
این سفیر نفوذی٬ عامل بیگانه٬ جیره خوار استکبار کیه؟!
.
.
.
.
آرشمیرزا هرچه زودتر به قسمت کامنت نگاری تشریف بیارید..
آقای آرشمیرزای شاعر الدرباری به بخش کامنت نگاری..
آقای آرشمیرزای شاعر الدرباری هرچه زودتر به بخش کامنت نگاری..
از خان الخوانین
شاه المجانین
کنز المضامین
موید من الفرنگیون و منصور علی البلاگیون
فخر شاهان و حسد ماهان
شیر بی ادعا و خوشجل خوشجلا
سلطان کیاشاه باستانی
به محسن السلطنه اطول الخزان
نشسته بر مناره اذان
چون ضرطه از روزن وزان
مردک مزلف جفنگ
و صاحب رساله مسدوده پاییز در فرنگ
فی الحال که ملازمان مرقومه شما را قراءت کردند بی اختیار یاد گذشته های قدیم افتادیم که شما طفلی گوگوری بیش نبودید و ما انقدر با شما طبیب بازی کریم و انژکسیون در آنجایتان البت من باب لعبت فرو کردیم که شما راه آینده تان روشن شد و هنوز سبلت بر لبتان نروئیده ابوی گرام کامبیز الممالک عکاس باشی شما را راهی دیار فرنگ کرد به قصد تعلیم طب ...
این بندگان خدا در آمال خود تو را می دیدند که انجا مشق طب می خوانی و چندی که شود پزشک پسری رشید از فرنگ برمیگردی که دردشان درمان کنی
چه می دانستند که این طفل دل در گرو حقوق دارد و مدام توی مولن روژ و نیو سیتی های پاریس پرسه می زند و حق و حقوقش از بیگانگان طلب می کند .
آی اطول الخزان چون ضرطه وزان
مگر حق خودمان چه ناراستی داشت که حق طلب اجنبی گشته ای ؟
شرم کن و از این راهی که به ارمنستان است بازگرد
که استخوان آبا و اجداد تو اینجاست
این ملت شاید حق هم را بخورند
اما استخوانش را تف می کنند
اما آن بیگانگان همچین حقت را می خورند که انگار اصلا استخوان ندارد ...
دمشان گرم خیلی واردند ...
گورت مگوری
گوریل انگوری
عمارت آیینه خانه - حجره ایکس باکس - مشغول لعبت فیفا ۲۰۱۲
اول ترتیب المرتب دو صفر سی و سه - کد فرانسه
فی الحال چند ساعتی ست که پاییز خوان طویل الحقی در مشغولیات خاصه ی قمبل فراخ شاهی داخل بوده ، از برای کتابت و درج اوقات قلیله داشته و هیچ هم به خود هوشیار نیامده که ایام و روزگار به تسریع می رود حق در ما تحت شاها گشاد با تاخیر.. .والغرض اینکه در ساعات ماضیه و غیبت شاعر شهیر آرشمیرزای تحت الگلابی در افواه و اکناف شایعات متعدده پدید آمده فی الباب حضرت پاییز طویل الحقی که اکثرهم فعل مغرضین بوده منباب عزیمت اینجانب از برای فراگیری دروس طب و کسب تخصص برای ترمیم نمودن قمبل ساحت همایونی پاهنشاه سنت ملعون مدظله٬ حقم با درگاهشان مقبول!. واز آنجا که هیچ یک از اقمار را روی در پس ابر ماندن نیست، ما که پاییز خوان طویل الحقی باشیم به رغم امورات مختلفه و مخصوصه ی جاری دست در کتابت بردیم از برای تنویر افکار عمومی ، خاصه اعوان و انصار و مریدان پای در رکاب پاییز خان طویل الحقی را تا مشرف به ادراکات حقیقه شوند که خیر در پیش است و فتح مبل و ماتحت حضرا شاه سنت میرزا خان ملعون فراخ الماتحتی.
ماجرا از آنجا آغاز شده که صباح الیوم در ادامه ی مکتوبات افشاگرانه و انقلابی پاییز خوان طویل الحقی فی غار الشاهی به سان شیری غرنده و علمی راست کرده روئت نمودیم فراخی شخص اول جمعیت فراخ التحتی و گشاد الماتحتی حضرت سنت ملعون را که شددت خارششان از میزان حقوقی و گیرندگی اوور دوز شده... لماذا فرمودیم یا سنت ملعون اگر که در پیشگاه مللت توبه نموده و حق ما را خوردید و هسته هایش را تف ننمودید و حق شناسی به جا آورده و تا حلقون بلعیدید که فهدا.. تصمیم به بازگشت به موطن میگیریم و از برای خدمت به خلق واپس آمده و می سپوخیمتان تا بشناسید حق و حقوق را و جا آورید رسم حق شناسی در بارگاه ملت که نیز قبول خداوند هم قرار گیرد و از بار گناهانتتان کاسته شود و اگر چنین نکردید ما در همین بلاد فرنگ جلوس نموده و حق به بیگانه دهیم که مراتب حق شناسی به نحو احسنت به جا آورند و پیش از خوردن لیس میزنند ماورا تصور بشری!
عده ی فریب خورده و گمراه که با وعده وعید های استکبار و بیگانگان به مقام و منصبی وشالی رسیدند و ملت به سفارتی فروختند نیز سخن برده اند که حضرت پاییز خوان طویل الحقی را مامورین امنیه ی ک ج ب دست بسته به محبس برده اند تا حقش ببرند و بگذارند کف دستش که خین بیاید. اینطور که منقول شده حضرت پاییز خوان طویل الحقی خدایش به دور دارد از جواسیس بوده هر روزه روز از برای اینتلجنت سرویس مملکت انگلیز و سیای اتازونی و کا گ ب از بلاد پطرزبورغ به طور خفیه معلومات و اطلاعات استراتژِکه و پلوتیکه ای فی باب ما تحت شاهی مکتوب کرده به سیاق امورات مغناطیسی ارسال می نموده است برای برادران سوری و لبنانی حق در دست و فی الحال نیز مراحل استنتاق را طی می نمایند تا قضات حکم صادر کرده ایشان را از حق به دار آویزند.
فی الحال از برای تنویر افکار مریدان اعلان می داریم که پاییز خان طویل الحقی صحیح و سلامت بوده و حقشان استوار بر قرار و هیچ بر حق ایشان گزندی نرفته ، مریدان خاصه تاخیر در کردن فراخی شاه میرزا سنت ملعون را به حق٬ پای امورات مخصوصه ی جاریه بر حضرت پاییز خان طویل الحقی بگذارند که در آتیه به سیاق مبسوط ماتحت شاه گشاد٬ فراخ ال سوراخ قمبل طاقچه ای راخواهیم نمود تا دیگر در نبود حضرتمان ادای تنگ ها را در نیاورد و نقش تنگ ها را بازی نکند.سرآخر بر همین بسنده کنیم که امورات جاریه از اهم و مستحسن ترین افعال بوده که البت حکایات فراوان در آن دخیل است.
ولعن ا... اللکفار و الکذابین و المغرضین حضرت پاییز خان طویل الحقی فی الان الی یوم القیامه.
جوووون٬ شیطون بلا
سرشو بگیربیا بالا
تعمیر پژوهش های نوین
سالن کنفرانس های حقوق الطوایفی
سنه ی بعد از حق الحلقون شدن سنت ملعون
۶۷۹ خایه خورون
توی مولن روژ و نیو سیتی های پاریس پرسه می زند و حق و حقوقش از بیگانگان طلب می کند!!!!!!!!!
:)))))))))
امان از دست شما
محسن خان
ما خیلی خیلی مخلص شما هستیم برادر (گل)
اِ !
چقدر چرت بود
نــــــــــــــــــــــــــــچـــــــــــــــــــــ
قبول ندارم
thanks benefit of this significant informative website, finance up the momentous position check out this <a href=http://onlinecasinos-x.com>online casino</a> offers , buy <a href=http://adultsrus.us>sex toys</a>
check this top <a href=http://online-casino-no-deposit.org/>casino online</a> offers