منم مث علیرضا یاد آهنگ شاهین نجفی افتادم ...دوباره برمیگردم به شهر لعنتیم ولی بده آدم بی حس باشه وقتی بی حسی ممکنه با حرکاتت به بعضیا صدمه بزنی یا جاییت صدمه ببینه ولی احساس نکنی وقتی هنوز آثارش تو تنته کلی کارکنی که وقتی سرد شدی پشیمون بشی نمیدونم ولی چون گفتین نه بودنت نه نبودنت بی حسی توی خاطرم اومد شاید به این پست ربط نداشت ولی تو ذهنم این تصویر اومد دیگه (آیکون: نصف شبی حتما باید کامنت میذاشتم والله بخدا با این نوناشون)
قسم به این همه که در سرم مدام شده ...
قسم به من ... به همین شاعر تمام شده ...
قسم به این شب و این شعر های خط خطیم
دوباره ...
:گل
منم مث علیرضا یاد آهنگ شاهین نجفی افتادم
...دوباره برمیگردم به شهر لعنتیم
ولی بده آدم بی حس باشه
وقتی بی حسی ممکنه با حرکاتت به بعضیا صدمه بزنی یا جاییت صدمه ببینه ولی احساس نکنی وقتی هنوز آثارش تو تنته کلی کارکنی که وقتی سرد شدی پشیمون بشی
نمیدونم ولی چون گفتین نه بودنت نه نبودنت بی حسی توی خاطرم اومد
شاید به این پست ربط نداشت ولی تو ذهنم این تصویر اومد دیگه
(آیکون: نصف شبی حتما باید کامنت میذاشتم والله بخدا با این نوناشون)
دلت پر شوق دوباره دختر اردیبهشتی.
دلت شاد و زندگیت پر از عشق دختر رنگین کمون
فقط کمی انگار در سینه ام درد دارم...
به خاطر تو نیست...
فقط کمی انگار...
شعری هست اما به نظرم
من همیشه غم نبودن رو به این هیچی یه ترجیح می دم
دیوونه میکنی آدمو... میدونستی؟
نبودن شعر هم شعر شده ..
سلام تیراژه جان...
عالی بود دوست من...مدتهاست مارو فراموش کردی...........