تو فصلی غم انگیز از قصه زندگی منی
فرصت جبران بده
فصل آخر نباش
اووووووووووووووووووووووووول
همیشه اینگونه ادما فصل اخرن و جاشونم همونجاس
گفت:جبران می کنم، گفتم:کدام را؟عمر رفته را؟روح شکسته را؟دل مرده اما تپنده را؟حالا من هیچ!!!.........جواب این تار موهای سپید را می دهی؟؟؟نگاهی به سرم کرد و گفت:وای ...خبر نداشتم!چه پیر شدی!!!گفتم:جبران می کنی؟گفت: کدام را...؟؟؟
یاد سلام آخر احسان افتادمسلام ای غروب غریبانه ی عشقسلام ای طلوع سحر گاه رفتن...
براوو
منم نیز...چی نیز؟!اینکه یاد سلام آخر احسان افتادم...
فصل آخر ولی زیباترین فصل...
فرصت هاهمیشگی نیستند
دشمن که دشمنه یه چشمه هایی میاد که حواستو جمع کنی اماتو ابلیسی اغواگر وبی رحم و ویرانگر ....
اووووووووووووووووووووووووول
همیشه اینگونه ادما فصل اخرن و جاشونم همونجاس
گفت:جبران می کنم، گفتم:کدام را؟
عمر رفته را؟
روح شکسته را؟
دل مرده اما تپنده را؟
حالا من هیچ!!!
.........
جواب این تار موهای سپید را می دهی؟؟؟
نگاهی به سرم کرد و گفت:
وای ...خبر نداشتم!
چه پیر شدی!!!
گفتم:جبران می کنی؟
گفت: کدام را...؟؟؟
یاد سلام آخر احسان افتادم
سلام ای غروب غریبانه ی عشق
سلام ای طلوع سحر گاه رفتن
.
.
.
براوو
منم نیز...
چی نیز؟!
اینکه یاد سلام آخر احسان افتادم...
فصل آخر ولی زیباترین فصل...
فرصت ها
همیشگی نیستند
دشمن که دشمنه یه چشمه هایی میاد که حواستو جمع کنی اماتو ابلیسی اغواگر وبی رحم و ویرانگر ....