دل باخته



دزد به خاطرم زده
   و همه چیز را برده
                      جز تو
        که بار سنگینی بوده ای



نظرات 10 + ارسال نظر
مهتاب 1391/09/08 ساعت 21:06

شاید هم مال گرانبهایی بودی در صندوقچه ی دلم...
یا نه
سارق خودت بودی اصلا
دلم را ربودی و مرا دل باخته نامیدند...

... 1391/09/08 ساعت 21:23

یه جایی نوشتم با اجازه ... البته نوشتم نقل ِ قول :دی

میدونم باید در مورد نوشته نظر بذارم
اما نتونستم جلو خودمو بگیرم که اینو ننویسم
خیلی دوستون دارم خانوم منصوری

جزیره 1391/09/08 ساعت 23:43

خاله بهار

بعد از تو چیزی به خاطر نمیاورم جز تو..
کاش تمام الزایمر ها به تکرر خاطره ی نگاری بگذرند خاله ی عزیز
مرسی

سلام

ممنون از نظرات خوب همه تون دوستانم اینجا تلاش همه بچه ها برای بهتر شدن وبلاگ مشهوده و من خوشحالم و افتخار می کنم که بین شما هستم شرمین جان ممنون از لطفت مهربان :)

عاطی 1391/09/09 ساعت 15:30


عالی ی ی ی :گل

لایک به کامنت شرمین

شبنم 1391/09/13 ساعت 09:56

واقعا قشنگ بووووووود...
موهای تنم سیخ شد

خاله هر چی می نویسی حرف ِ منه !
نوشته هاتو بی نهایت دوس دارم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد