آماده اید واسه دستای بندری!؟

جای خالی را با گزینه مناسب پر کنید:

بر اساس گزارش ...... ، شهر اهواز از نظر ...... ، ...... است . 

الف) محمد خردادیان - لرزاندن سینه در رقص بندری - بهترین شهر جهان! 

ب) صنف عینک ریبن فروشان - آمدن عینک دودی به چهره - خوش تیپترین شهر جهان! 

ج) نعمت آغاسی - لب کارون - گل بارون ترین شهر جهان!

د) سازمان بهداشت جهانی - وجود ذرات معلق در هوا - آلوده ترین شهر جهان! 

راهنمایی! : لینک!

نظرات 41 + ارسال نظر
آرشمیرزا 1390/07/05 ساعت 13:11

من و تو با هم به روز کردیم
حذفش کردم
بعدن به روز می کنم

ممنونم! ایشالا توو شادیاتون جبران کنیم!...

چه عجب صحبت از شهر من هم شد!!!

آرشمیرزا 1390/07/05 ساعت 13:13

این «ترین» ها یا باید از گرینه ها حذف بشه یا از سئوال!
بنظر من البته
درست نمی گم؟

درست میگی عزیز...اصلاح شد...

آرشمیرزا 1390/07/05 ساعت 13:15



هـ) لارجر باکس - حقوق - به حق ترین

آرشمیرزا جان نمیخوام توو کارت دخالت کنم ولی اگه گذر بعضیا اینطرفا بیفته و این کامنتتو ببینن بد بل میگیرنا!...

آرشمیرزا 1390/07/05 ساعت 13:18

اشتب از ما بود
گزینه ی الف رو فکر کردم سواله!!!!!!!
(آیکون ِ باده معده پیچ شدن از مهمان داری و هیچ کاری نکردن هنوز )

اگه دو وعده غذای گرم و جای خواب بدی خودم میام کمکت!(آیکون "کوزت!")...

صد درصد گزینه ی د!یه روز هوا تو تهران آلوده میشه خودشونو میکشن مسیولین .اینجا همش هواآلوده هست هیچ ...نمیکنن مسیولین!

نه واللا! اینجا هم همیشه از این خبرا نیست...بستگی به سیاستشون داره که در اون مقطع زمانی مطرح کردنش به صلاحشون باشه یا نه...چند ماه پیش با چشم غیرمسلح سر خیابون دیده نمیشد (یعنی اوضاع از پاییز و زمستون پارسال که اونهمه صدا کرد هم بدتر بود) ولی دریغ از یه واکنش رسانه ای!...

دست دست...دستا شله...آآآ دست دستتتتتتتت
اهواز رو ولش ..آبادان شهر وفاس..غروباش چه با صفاس.
دستتتتتتتت.سووووووت....کف........ککککل....!
.
.
و اما پاسخ صحیح!:
بر اساس گزارش سازمان عفت عمومی!
شهر اهواز از نظر لرزاندن سینه در رقص بندری و آمدن عینک دودی به چهره و لب کارون آلوده ترین شهر جهان است...و به کفاره گناهان عظیم مردم این شهر انواع بلایای طبیعی دامنگیرشان شده از جمله ذرات معلق در هوا!!.آآآآآآآ بیا بیا بیا!!
(آیکون یک دختر 26 ساله ی تهرانی که تحت تاثیر هوای فوق العاده پاک تهران! و آهنگ های اندی بعد از خواندن پست های مورددار از خودش حرکات موزون در میکند!!)

همینو بگو! آخه این متون تحریک آمیز هم شد ترانه!؟:
"حلیمه سینه مرمری حلیمه گوشواره زری!
خوشگل و ناز بندری حلیمه چادر سری!
صواب کن در بروی مو واکن ها والله!
یه بوسه از لبونت نثار کن ها والله!" (آیکون "ها والله!")...
حالا سوال من اینه! اگه ایشون چادر سرشه مرمری بودن سینه اش رو شاعر از کجا تشخیص داده!؟ تابلوئه یه کاسه ای زیر نام کاسه هست دیگه!

تیراژه جون من اهوازیم تو چته؟؟!!

علیرضا 1390/07/05 ساعت 13:47 http://4malite.blogsky.com

( آیکون رنگین کمون جوگیر )

هرچی سرمون بیاد حقمونه؟واقعا مرسی !!!!

معلوم نبود شوخیه!؟

حتما د نیست

در ضمن من این شعر گهرباری(!)رو که واسه تیراژه بانو نوشتید رو نشنیده بودم انگار شماها در شنیدن این آهنگها واز بر کردنشون وارد ترید...

بیخیال بابا! من که گفتم شوخی بود!...

کیوان اصغرپور 1390/07/05 ساعت 14:25

سلام بانو تیراژه،
حالا دیگه اینجوری شد نه ،بااااااااااااااااااااااااش،
هرچی سرمون بیاد حقمونه نه، تا جنگ بود که مردم بیچاره این شهر تیکه پاره میشدن، بعد جنگ هم که شدیم جنگ زده ، حالا هم که با تلاش شبانه روزی آقایون سیاسی کار و مرحمت خدای نسبتا محترم شدیم خاک برسر و ( با اینکه با یه بودجه ای یک هزارمی نسبتا به اختلاص های آقایون میشه جلوشو گرف) ؛
خلاصه که این مردم بیچاره همیشه خوردن و با اینکه یک پنجم بودجه این کشور از این استانه همیشه خدا تو کف یه نیم نگاه موندین...

خیلی دلم گرف...
از شما قشر روشن فکر و تحصیلکرده که با فرهنگ این شهر احیانا آشنایید انتظار نداشتم (احیانا شاهکارهای احمد محمود رو که خوندی که این مردم چی کشیدن...)

ما مخلص همه بچه های خوزستان هم هستیم...
خداییش مشخص بود که هم کامنت تیراژه و هم جوابی که من بهش دادم شوخی بوده...
آخه دوست عزیز اگه بنده میخواستم به خوزستانیا توهین کنم که نمیومدم این پست رو بنویسم...آلودگی هوای استان خوزستان برام مهم بوده و دغدغه ام بوده که نشستم فکر کردم خوب یا بد یه پست درباره اش نوشتم دیگه...
ولی باز برای اینکه این بحث بیخودی کش پیدا نکنه جوابی که داده بودمو عوض کردم...

ضمنا بنده نه روشنفکرم نه تحصیل کرده!...موفق باشید...

جزیره 1390/07/05 ساعت 14:32

سلام علیکم
گوزینه ی یک
به قول حمید خان که خودت باشی:"ایکون ادمیکه میخاد تلاش کنه جو و عوض کنه در حالیکه کسی نیست بش بگه به تو چه"
در ضمن از این به بعد دیگه نمیگم به قول توآ، گفته باشم

- مرسی از تلاشت! (آیکون "جزیره در نقش کبوتر صلح!")...
- راحت باش! شوخی که کپی رایت نداره!

آرشمیرزا 1390/07/05 ساعت 14:37



ه ) آبادانیان مقیم اهواز - استقبال از دمپایی ابریِ لا انگشتی - ضعیفترین شهر جهان

جون مادرت بیخیال شو آرشمیرزا!...تازه اهوازیارو قانع کردیم! دیگه حوصله جواب پس دادن به آبادانیارو ندارم! (آیکون "اشاره به کامنتای قبلی!" + آیکون "رسما کم آوردن!")...

ای بابا!! عجب اوضاعی شد!
به خداوندی خدا قسم به هیچ عنوان قصد جسارت نداشتم...
یعنی اگر مثلا صحبت شاید از شهر دیگری بود هم حتما برای کامنت گذاشتن چیزی را دستمایه قرار میدادم مثلا لهجه ی مشهدی یا شمالی یا حالا هر چیزی
اتفاقا من دلگیرم از شما که از کامنتم چنین برداشتی داشتید
کجای کامنتم توهین به اهوازی ها بود خدای ناکرده؟
مثلا توهین کنم که چی بشه؟
که مثلا من تهرانی اصیلم؟
که نیستم.
یعنی واقعا واضح نبود میخوام بی توجهی مسئولان به ناسامانی ها رو در قالب کامنت طنز آلود به رخ بکشم.
یادتان می آید چندی پیش یکی از عزیزان مسئول در مورد احتمال وقوع زلزله در تهران گفته بود به خاطر گتاهان مردم تهران است که البته با دعاهای مردم قم فعلا در سلامت به سر میبریم؟!
کامنت من شلم شوربایی از همه ی این مسایل بود در فرمت طنز..
جناب باقرلو در هر حال اگر صلاح میدانید کامنت من رو پاک کنید
و عذر خواهی میکنم از دوستان اگر واقعا ناخواسته و ناباورانه باعث رنجششان شدم.

- دقیقا...اصلا اون چند جمله درباره انگیزه ام از نوشتن این پست رو برای همین به جوابی که به کیوان اصغرپور داده بودم اضافه کردم...
- برای چی کامنتتو پاک کنم!؟...یه سوتفاهمی بود رفع شد دیگه! (آیکون "امیدواری!")...

کیوان اصغرپور 1390/07/05 ساعت 14:52

با تشکر از تیراژه عزیز ...

ما بیشتر از اینا به شما دوستان عزیز ارادت داریم ...
من هیچ تعصبی رو اهواز ندارم اما از بی مهری به اهوازی ها که همیشه خدازده بودن بد جوری بهم میریزم ...

به هرحال مرسی

وانیا 1390/07/05 ساعت 14:53 http://BFHVANIYA.BLOGSKY.COM

وای محشر بود حمید با همه شوخی با ولایت ماهم شوخی؟
باشه حمید(آیکون یه دور افتاده از ولایت)
خو چته عینک ریبون زدم(به ضم د بخون)

مبارکه! ولی این بیشتر به عینک شنا شبیه تا عینک ریبن! مطمئنی درست خریدی!؟

کیوان اصغرپور 1390/07/05 ساعت 14:56

من از نوشتن این پست دلگیر نشدم...
از بی مهری برخی کامنتا بهم ریختم ...
ولی به احترام همه ی دوستان و عزیزان ... بیخیال... بندری و عشق است... حالا بیااااااااااااااااااااااااااااااا

علی رغم اینهمه توضیحاتی که دادم باز میگی بی مهری!؟؟؟؟؟...
اصلا خداییش جوابمو خوندی!؟...

به هرحال من توضیحاتمو دادم...
اگه همچنان کسی فکر میکنه "بی مهری" بوده بی تعارف میگم که دیگه برام سر سوزنی ناراحت شدن یا نشدنش اهمیتی نداره...

کیوان اصغرپور 1390/07/05 ساعت 15:05

گارسیا 1390/07/05 ساعت 15:20 http://www.draft77.com

حمید این موضوع جای خالی همیشه باید خبری باشن؟

نه! الزامی نیست! (آیکون "اختیاری بودن در حد واحد وصیتنامه در دانشگاه!")...
هرجور دوس داری بنویس...

یه دقه رفتم یه وبلاگ دیگه وبرگشتم اینجا چه خبر بوده!!!!!!! بیخیال حمید جان!بیخیال جناب اصغرپور وبا خیال تیراژه بانو جان!من شرمنده ام که شوخیتونو بد برداشت کردم از همین کامنت دونی معذرت معذرت معذرت

خواهش میکنم...موفق باشی...

علیرضا 1390/07/05 ساعت 16:00 http://4malite.blogsky.com

به جناب اصغر پور :
قربان باید بگم به نظر من زیاد سخت نگیرید ... بسم الله بگید و شروع کنید ... این همه آدم که از روز اول وبلاگ نویس بدنیا نیومدن ... از روز اول هم کامنت دونیه سه رقمی و بازدید سه رقم به بالا نداشتن ... نوشته هاشون هم اینطوری محشر نبود ... شما شروع کنید ... کم کم به اون چیزی که میخواید میرسید !
کم کم با فضای اینجا آشنا میشید ... :)

علیرضا 1390/07/05 ساعت 16:08 http://4malite.blogsky.com

آقا کامنت من در یه رابطه دیگه بود هاا !
به بحث ربطی نداشت !
متاسفانه از ایشون آدرسی نداشتم برای جواب دادن !

کیوان اصغرپور 1390/07/05 ساعت 16:11

مرسی علیرضا جان، لطف کردی دادش ، ایشا اگه وبلاگم پخت کرد به شما هم اطلاع می دم ...

به حول و قوه الهی در زمینه آلودگی هوا به مقام اولی نائل گشتیم
کاش میشد بگم گزینه الف درسته ، اصلا گزینه ب ، یا گزینه ج حتی ...

اوضاع وخیم تر از اینهاست ما تازه فهمیده ایم که در اثر همین الودگی ها استقلال اهواز شده استقلال صنعتی!

نیما 1390/07/05 ساعت 18:51

وای لب بندر امشب گرد و خاک ، پاشو پاشو دیره
بجنب طوفان میگذره ! (آیکون خاک تو سر بلک کتس با این شعراشون)

- بابا آرایه ادبی! بابا صنعت تضمین!...
- کدوم نیمایی!؟ نیمای آرزوهای اقاقی سابق!؟ یه ایمیلی چیزی بذار بشناسیمت لااقل! (آیکون "باز کردن سر صحبت!" + آیکون "کلاس چندمی عمو!؟")...

آژو 1390/07/05 ساعت 19:03


الف و ب و ج خیلی بامزه بود.

عاطی 1390/07/05 ساعت 19:13 http://pransesbanoo.blogfa.com



چن سال پیشا بد از چن سال رفتم اهواز!این آخرای راه خابم برد!نصف شب رسیدیم!دیدم هوا نارنجیه!

فقط بیس بار پش سر هم پرسیدم این اهوازه واقعن؟!؟!؟

واقعن مسئوولین بی مسئوولیتانه خرفتن!!!:دی

و همچنین مسئولین اهواز!

اهواز!شهر تولد من!!!!!!بااین همه گردوخاک!هنووزم می رقصن و ریبوون!می زنن و لب کاروون قلیوون می کشن!

چقد این پستت واسه ما اهوازیا!تلخه!

اهوازی و غیراهوازی نداره...واسه همه مون تلخه...
حتی ایرانم نبود باز درد داشت...شنیدن اینکه یه گوشه ای از این زمین نفس کشیدن سختتر شده...

پارمیدا 1390/07/05 ساعت 20:34

سلام آقا حمید...
این چندوقت وبلاگ گروهیتون رو خاموش میخوندم اما الآن دیگه دلم نیومد ازنون تشکر نکنم...ممنون که تونستین با استفاده از واژه ها از این دغدغه ی بزرگ حرف بزنید...
میدونید تقریباً 6 سال پیش یه بنده خدایِ خدا نشناسی ...یی اومد قرارداد بین ایران و عراق و عربستان رو که برای قیر پاشی بیابونها بود رو بدون هیچ فکری منتفی کرد... دیگه شهر من هوای پاک به خودش ندید دیگه مردم اهواز حتی اکسیژن هم برای نفس کشیدن کم میوردن... دیگه وقتی موقع رانندگی یه دفعه جلو چشمشون تیره و تار میشد، کاری از دستشون بر نمیومد و فقط هی یکی به خونواده ها عزادار اضافه میشد... اونوقت اینا چی کار کردن براشون؟!!! یا همون آبادن یه روزی از زیباترین شهرای ایران بود حالا جوری شده که آدم واقعا دلش میسوزه...
بازم ممنون
به امید روزی که ایرانمون از همه نظر به جایگاهی که شایستشه برگرده
شاد باشید

درباره آلودگی هوای خوزستان خیلی چیزا خوندم ولی این قضیه لغو قرارداد قیرپاشی بیابانهارو نشنیده بودم...مطمئنی این خبر صحت داره؟...
هرچند در اصل قضیه توفیر چندانی نمیکنه...مهم اینه که این فاجعه حالا به هر دلیل رخ داده و اراده جدی برای حلش وجود نداره...و این مستقیما به کم کاری و بیتوجهی مسئولین استانی و کشوری مربوط میشه...حالا میخواد دلیلش این باشه یا سدسازی های غیراصولی یا عملکرد ضعیف دولت در تعامل با کشورهایی مثل عربستان و عراق که همکاریشون برای حل این مشکل لازمه یا هر دلیل دیگه ای...

آره حمید جان ، همون نیمام ! البته دیگه سایه ِ اقاقی ای روی سرمون نیست قربانت بشه دختر همسایه های اون محله ! شکلات کاکائویی میخوای عمو ؟

نه! نوش جان! صرف شده!...

[ بدون نام ] 1390/07/05 ساعت 21:09

بااابااااااااا عجب سوتی ای دادم !!! آدرس وبلاگ و ایمیل کامنت قبلیم منو کشتونده ! پیر شدیم ! خدا کنه به موارد دیگه تبدیل نشیم !

نیما جان به اون موارد دیگه ای که گفتی هم تبدیل شده ای!!
خودت خبر نداری یره مشدی!

به نیما! :
خیییییییییییییلی بد گفت پسر! من جای تو بودم یه چیزی بهش میگفتم! (آیکون "ناخن به هم سابیدن!")...

نیما 1390/07/05 ساعت 21:21

بچچه برو دم در خونتون بازی کن ! من بعد از پیر شدن به
"میر" تبدیل میشم !

همین!؟...انتظار جواب کوبنده تری داشتما! (آیکون "جنگ افروزی!")...

هوا هم جیره بندی شده...اکسیژن و هیدروژنش رو جدا کردن واسه جاهای اعیونی و برای تنفس ریهٔ از ما بهترون...آت و آشغال و گرد و غبارش مونده واسه ماها....عینهو میوه فروشایی که میوه خوبا رو تو انبار پشتی نگه میدارن واسه اونایی که خوب پول میسلفن!..

جاااااان!؟...چجوری اونوقت!؟...

صدف 1390/07/05 ساعت 23:32 http://fereshteye-to.blogfa.com

لایک به جواب حمید واسه کامنت اول تیراژه!

محبوبه 1390/07/06 ساعت 21:40 http://sayeban.blogfa.com

آقا تبریک میگم بالاخره ما تو یه چیزی اول شدم

فکر کنم اشتباه گرفتی! زنگ بالارو بزن!...

از ما بهترون دست گذاشتن رو همهٔ باغها و ویلاها و زمینای سبز و آب و هوای خوب...اصلا آب و هوای خوب فقط مال اونجور جاهاست!هوای گند مزخرف شهرا هم که ریهٔ ما رو مورد عنایت قرار میده.....
دارم به بعضی روستاها فک میکنم که هواشون خوبه...ولی اینقدر عذابشون میدن که همون هوای سالم هم کوفتشون میشه.......

(آیکون "موافق نبودن!")...ممکنه گاهی برای سفر به اینجاهایی که میگی سر بزنن ولی بخاطر تمرکز سیاسی تجاری تهران خیلی از اونا هم اکثر اوقات سالشون رو دارن با ما زیر سقف همین شهر نفس میکشن...

پارمیدا 1390/07/08 ساعت 01:44

سلام...
این لغو قرداد مربوط میشه به دی و بهمن 84...متاسفانه نتونستم مکتوبش رو تو نت پیدا کنم فقط یه جا به این موضوع اشاره شده بود... اما بنظرم شاید بشه به راحتی به صحتش پی برد این بیابونها و شنزار ها و باد ها همیشه بودن اما چرا تا قبل از 84 باعث این همه مصیبت نشده بودن؟!!!

خب میتونه دلایل مختلفی داشته باشه...چون این قضیه در بایکوت خبری قرار داره نمیشه به یقین گفت دلیل واقعیش چیه...شایعات هم که زیاده...جایی میخوندم چون عربستان با حکومت فعلی ایران اختلاف داره عملیات قیرپاشی و سبز کردن حاشیه بیابانهاش رو متقف کرده تا باعث نارضایتی مردم جنوب ایران بشه...
به هر حال همونطور که در جواب کامنت قبلیت گفتم اینکه دلیلش چیه مهم نیست...مهم اینه که این اتفاق افتاده و کسی از مسئولین درد مردم خوزستان رو جدی نمیگیره و به فکر چاره نیست...اینه که آدمو آزار میده...

مریم 1390/07/08 ساعت 19:49 http://mazhomoozh.blogfa.com

همیشه توو بدترینا بهترینیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد