آرشیو هیدر های وبلاگ به همراه ...

لطفا تشریف ببرید به ادامه ی مطلب 

1.

برای نقاشی هایتان ،

          مدل نمی خواهید؟

   زنی بوده ام،

            که مدت هاست

       طبیعت بی جان شده است

(خاله سوسکه-آبان 90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

2.

شهر افکارم را ...

خیابان خیال توست ...

پر تردد ترین مسیر آمد و شد !

(علیرضا-آبان 90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

3.

 "نوبرانه"

گیلاس یا انار،

چه فرقی می کند

                    تا تو نیایی

طعم دهان من عوض نمی شود

(خاله سوسکه  مرداد 1391 )

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

4.

صفحه ی آخر تقویم ...

تصویر پیر زنیست که "اسفند" دود میکند ،

به سلامتی رسیدن بهار !

(علیرضا - اسفند 91 )

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

5.

نگو هیچ اتفاقی نیفتاده

.

.

که چشمانت 

خبرچین ترین ِ کلاغانند

(آرشمیرزا-مهر90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

6.

"زلف بر باد مده"

از هیچ بارانی نمیترسم 

وقتی که چتری هایت

روی پیشانی پریشانند

(تیراژه-آذر90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

7.

ب مثل بادکنک

ب مثل بغض

دو کلمه با شروعی یکسان

و خاتمه ای مشابه

ترکیدن ...

(سنت کیامهر-بهمن90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

8.

امروز برف پاک کن با آسمان بای بای می کرد 

و باران روی شیشه٬ های های می گریست .

(سنت کیامهر-آبان 90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

9.

نوا محکمتر از هر ساز باشد
مبادا شـــهر ؛ بی آواز باشد
پرنده مـــردنی باشد ؛ ولیکن
مهمتر از خودش ؛ پرواز باشد

(آرشمیرزا-فروردین 91)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

10.

اولین هیدر وبلاگ !

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

11.

صدای حاشیه شهر...صدای خانه های پشت ریل نعمت آباد
صدای سوت قطار تهران-اهواز...صدای دویدن کنار ریل پا به پای قطار
دور شدن قطار و خنده ی بچه ها
امید کودکانه به بردن از قطار بعدی
فردا صبح...قرارمان همینجا ...تو و ریل ها...من و کتانی چینی سفید...

(حمید-بهمن 90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

12.

مثل آن شبهای روشن سرخ کودکیهایمان که آسمان دل دل میکرد که برف ببارد...مثل همان شبهای سرد که یک بخاری نفتی تمام دنیایمان را گرم میکرد با ذوق از پنجره کوچه را نگاه میکردم و خدا خدا میکردیم تا دانه دانه برف ببارد...ببارد...آنقدر ببارد که فردا که چشم باز میکنیم کوچه سپید باشد...که کوچه آدم برفی باشد...تا دستکشهای بافتنی هفت سالگیمان را از صندوقچه بیرون بیاوریم و یک دل سیر برف بازی کنیم...تا دستهای چروکیده مامان بزرگ را در دستهای کوچکمان بگیریم و بیاوریمش لب پنجره که..."مامان بزرگ...ببین...عروس برون فرشته هاس...داره برف میاد"...
آری...درست مثل همان شبها...چشم دوخته ایم به این کوچه...و خدا خدا میکنیم تا فردا صبح که چشم باز میکنیم این کوچه سپید باشد از دانه...دانه...دانه های ریز حرف...

(حمید-شهریور90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

13.

وقتی رفتن به دامن طبیعت اینقدر لذتبخشه ،

ببین دیگه رفتن به زیر دامن طبیعت چقدر میتونه لذتبخش باشه.

(آلن-آبان 90)

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

اینم از پست طنز

همش که اینجا طرح و شعر و نوشته های احساسی نبوده!

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

14.

تابستان آمد

تابستانی که به جز داغی تن یار و خنکای آب و شیرینی هندوانه و عرق ریزان روح!!
در شعر هیچ شاعری جایی ندارد...
خوشا به حال سرمای زمستان و خزان پاییز و سبزی بهار!

(تیراژه- تیر 91)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

15.

...   و برگها

از مسند ِ درخت

فرش ِ راه می شوند

برای

عالیجناب پاییز.

(آرشمیرزا -مهر 90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

16.

ریه های سیلی خورده ...

هوای این شهر روی نفس هایمان دست بلند میکند :

سمفونی صدای سرفه ها !!

(علیرضا - شهریور 91)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

17.

مرا با بی کرانِ دریا ،

                     نسبتی نیست

       من ، ماهی رودخانه های چشم تو ام

 (خاله سوسکه-آبان 90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

18.

قبایل تک نفره :

شما تنها نیستید چون آدمهای تنها,زیاد هستند!

(اهورا-دی 90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

19.

یه معلمی داشتیم، موقع حضور غیاب میگفت: غایبا دستاشونو بلند کنن ... :دی

خب پس حمید و الهه و ابله خاتون باید دستشون رو بلند کنن نه؟!

جای بقیه هم خالی ...

آرشمیرزا-کوروش-گارسیا-اهورا-من و من-پرسا- پدرام...

توسط الف / لینک تصویر

---

20.

تقدیم به مملی ...

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

21.

پلاک 12/زنگ سوم:

گاهی عبور از یک کوچه هم کوچه ...

(تیراژه-آبان90)

توسط الف / لینک تصویر

---

22.

سالهاست افتاب گردانهای احساسم به سمت تو خیره میشوند ...خورشیدم ...

(علیرضا-7دی 90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

23.

همیشه یک نفر هست...

.

. 

.

که نیست

(تیراژه-مهر90)

توسط اهورا / لینک تصویر

---

24.

هر شب بشقاب هایی را می شورم

که در آن ها غذا نخورده ای

دو لیوان چای می ریزم

و می نشینم

روبروی جای خالی تو

(خاله سوسکه-آبان90)

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

25.

خب حالا نوبت شماست !

به یاد ماندنی ترین - زیباترین - خلافانه ترین و یا حتی جالبترین پستی که تا حالا تو این وبلاگ خوندین چی بوده؟!

البته لازم نیست که حتما متن پست مربوط به تصویر این هیدر باشه ...

توسط علیرضا / لینک تصویر

---

و ...

پی نوشت: خیلی سعی کردم از نوشته های همه ی نویسنده ها استفاده کنم اما خب بعضی از دوستان سبک و سیاق نوشته هاشون به هیدر ها نمیخورد ... دوستانی مثل دکتر احمدی ،

الهه ، ابله خاتون ، شایان ، سایلنت ، من و من ، پدیکس ، کوروش ...

پی نوشت2: چند نفر دیگه (از جمله پونه و ... ) هم برای وبلاگ هیدر ساخته بودن که متاسفانه لینکشون رو نتونستم پیدا کنم ...