(2)

از خزان دیده ترین غنچه ی زرد، به تو ای یار درود، تو گر آنجا شادی حال ما نیز خوش است،

روزگارم سرخ است رنگ خونابه ی عشق، همه اینجا زردند، چند فصلیست که پاییز اینجاست،

نیلبک می نالد، قاصدک خاموش است، باد وحشی شده است،

ما به تو دل بستیم تو به رقص گل و باد، فکر خود باش که ما فکر توایم..


پی نوشت : جواب من به پست قبل


ادامه مطلب ...

(1)

از گل واشده ی دورترین نقطه ی خاک، به تو ای دوست سلام، حالت آیا خوب است؟ روزگارت آبیست؟ همه اینجا خوبند، نیلبک می خندد،

قاصدک می رقصد، باد عاشق شده است، فکر من باش که من فکر توام..


+از خودم نیست.. مسیج بود

معانی مختلف واژگان در طول تاریخ(1)

معنی واژه ی دوست در گذشته: محب و یکدل و یکرنگ ، خیرخواه و یار و رفیق ، مقابل دشمن !

معنی واژه ی دوست در زمان حال : کسی که نخوانده پست ها و شر های شما را لایک میکند ، کسی که دیالوگ"چطوری؟ خوبم!" به نوبت بین او و شما تکرار میشود ، گاهی خود دشمن !

معنی احتمالی واژه ی دوست در آینده : نام نرم افزاری که به ربات ها این امکان را میدهد تا به جوک های بی مزه یتان بخندند ، پول نهار را با شما دونگی حساب کنند و پایه ی هرچیزی باشند !

خدایا ...


هوا ... یا حوا ...

هرکدام را که از" آدم " گرفته بودی ...

امروز دیگر بشری درکار نبود ...


چه فرقی دارد؟

پله ها   

خط های عابر پیاده 

 یا درختهای کنار جاده   

   

وقتی که هرچه می شمارمشان به تو نمیرسم

 

غرایز و غرایض !!!


در حال حاضر جای خالی چند واحد درسی با عنوان "آشنایی با حیوانات" در لیست دروس برخی از رشته های علوم انسانی از جمله حقوق ، روانشناسی و بخصوص جامعه شناسی بشدت احساس میشه!



کمی گریه دارم ...

برای ساعتی با شانه هایت عوضشان کنیم؟؟

...


عقدمان را در خاک بسته اند



آن روزها مهریه ،

این روزها ،
مهر را کی داده کی گرفته



گمجشک

حسرت پرواز دارد می کشدم 

دوست دارم بروم یک گوشه ای گمجشک بشوم ...