تلمیح دارد از افسانه چشمت ... واژه "زیبا" !!!
رگ هوش و حواسم را زد ... تیزی نگاهت ... و من عاشقت شدم !
با موسیقیِ نامت
می شود ترانه سرود
-
دل تو...امید من...صدای کل کشیدن زنهای کوچه واسه عروسیت...سنگ...کاغذ...قیچی...
.
وقتی که تماشایت میکنم ...
سالهاست افتاب گردانهای احساسم به سمت تو خیره میشوند ...