مشاغل یک سرباز دل که هیچوقت بازنشست نشد! - دو

- خدا بیامرز چیکاره بود!؟... 

- محرما روضه علی اصغر میخوند...شهریورا روضه ارومیه...

نظرات 12 + ارسال نظر
پاییز بلند 1390/06/17 ساعت 17:49

اینم شد کار؟ شد زندگی ؟ روضه محرم و روزه ارومیه که نشد یه لقمه نون .. سگ مصب فکر نون باش که خربزه شاشه.. شاشم این روزا بت مفت نمیدن حمال

- خدا بیامرد زیر لب در حالی که به اون دور دورا چش دوخته بود زیر لب زمزمه میکرد:
عؤمرۆم حیـاتیـم عــلــــی
شـور-وْ-نشاطیـم عــلــی
لای‌لای سینـه‌مین گۆلـــۆ
ائللـه‌ریمــه ســؤیگــۆلــۆ

- چقدر این کامنتتو دوس دارم...
- تو بد فرانسوی ترکی از کجا یاد گرفتی!؟...

ضمنا این «مشاغل یک سرباز...» ت خیلی قشنگ بود...

غروبای جمعه هم...
روضه ای واسه ی دلای غم گرفته
.
.

"داره از ابر سیاه خون میچکه
جمعه ها خون جای بارون میچکه
جمعه وقت رفتنه
موسم دل کندنه"

با عنوان این بخش میدونی یاد چی افتادم حمیدخان؟

همون حکایت "پیرزنی
که آخرین سربازی که از جنگ برمیگرده پسرش نیست ... "

این بار ولی یه جور دیگه ... روایتی دیگه...

خیلی از سرم زیاده ولی خوشحالم که همچین شاهکاری رو یادت انداخته...

حمید بی نظیر بود ....

روشنک 1390/06/17 ساعت 21:27 http://hasti727.blogfa.com

یه چیزی بگم مسخره ام نمیکنی؟؟؟؟



منظورت از روضه ارومیه تو شهریور رو نفهمیدم!!!

منظورت خشک شدن دریاچه بود ایا؟؟؟؟؟

آری!...
خیس شدن چشمها و...خشک شدن دریاچه...

روشنک 1390/06/17 ساعت 22:27 http://hasti727.blogfa.com

ممنون دوستم توضیح دادی

Laahig 1390/06/17 ساعت 22:29 http://laahig.blogfa.com

محشر بود حمید. هیچ کس نمیتونست "مظلومیت" دریاچه ی ارومیه رو به این قشنگی به رخ ما آدمها بکشه.

باعث شدی "چشمام" از خود سانسوری در بیان.
مرسی

عاطی 1390/06/17 ساعت 23:57

چ تلخ!

کم کم روضه مام باید بخوونن!!!!

[ بدون نام ] 1390/06/18 ساعت 11:42

...همیشه بخودم میگفتم اینا که یک عمر روضه خونن..پس کی دلشون شاده..و بی غصه !!!
..مرسی حمید...

مامانگار 1390/06/18 ساعت 11:43

...بالایی من بودم...

مریم 1390/06/21 ساعت 21:27 http://mazhomoozh.blogfa.com

شغل فصلی داشته پس! (به یاد جغرافیای راهنمایی)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد