فرنچ

از غرب زدگی بیزارم.

بوسه های تو اما ، مقوله دیگریست.


نظرات 20 + ارسال نظر
حبیب 1390/06/25 ساعت 23:39 http://artooni.blogsky.com

اول

زیبا بود آلن جان

وانیا 1390/06/25 ساعت 23:42

به به
از عروسی تازه برگشتیم
ربطی نداره به مقوله ی بوسه و این پست
اما زیبا بود

وقتی پای بوسهٔ یار در میون باشه،شرق و غرب و شمال و جنوب یکی میشن و مرزهاشون رنگ میبازن....همه چی میشه خودش... خود خود "او"...
عالی بود آلن

محسن باقرلو 1390/06/26 ساعت 00:03

خیلی خوب بود آلن ...
الان حمید اینجاس و داریم با حمید و مریم درباره طرح نویس ها و مینیمال نویس های قدر بلاگستان حرف می زنیم ... از قدیمی ها تا جدید ها ... هم این خوب بود هم اون از راه آهن تا تجریش ... مرسی .

عالی بود

وقتی نگاهت
شبیخون تمام مرزهای سرزمینم میشود


.
.
زیبا بود آلن عزیز...زیبا و عمیق...و بکر

محسن باقرلو 1390/06/26 ساعت 00:59

حالا این فرنچ چجوری هست ؟!
میشه آموزش مصورش رو بذارید استاد ؟!!

- بی انصافیه که فرانسویها به نام خودشون زدن...
شک نکن که شاعران قرن شش و هفت هم بوسه هاشون همینقدر ملس بوده...بوده که هنوز دلمون میلرزه با خوندن اینکه...
"از بهر بوسه ای ز لبش جان همی دهم
اینم ستاند و آنم نمیدهد"...

- اغراق نیست اگه بگم تو و آرش با این پستاتون عاشقانه ترین شب این وبلاگ رو رقم زدید...دم هر دو تون گرم...

آرشمیرزا 1390/06/26 ساعت 01:14

تهاجم ِ کیس فرنچ
حق مسلم ماست.

این حق ها ! نه اون حقی که کیامهر ساخته بود!

آرشمیرزا 1390/06/26 ساعت 01:17

محسن جان آموزشش ملبلب ( لب تو لب) و متفتف ( تف مالی ) و مـُزَبــوَن ( زبون تو زبون) و اینجور چیزاس! نه مصور!

محسن باقرلو 1390/06/26 ساعت 01:49

همینا ام خوبه آرشمیرزای عزیز و پرفشنال !
کجا بیایم واسه ثبت نام و واریز شهریه ؟!!!!!

نیما 1390/06/26 ساعت 02:01

و اینجاهاست که غب ثابت کرده که اصلا وحشی نیس !

آرشمیرزا 1390/06/26 ساعت 02:02

باید بیای سمت جلال آل احمد که هیچوقت نفرنچید تا غربزدگی را نگارش نماید
واریز کن هر جا که خواستی
ما وادرشت می کنیم میان لبها و زبانت.

این وبلاگ عالی است می دونید چرا؟
چون یه نظر میذاری ولی 11 نفر میان ونظر می ذارن تو وبلاگم...آخ جون...دمتون گرم..
آقا اگه تعداد نویسنده ها بیشتر بود چه حالی می کردم ئای اینم غنیمته...
رادیو جوان دارم گوش می کنم... شما هم گوش بدید خوبه... واستون که برای چند کلمه این همه اسیر نظر دادن نشن.اگه هر نویسنده بخواد با دو خطر نویسنده وبلاگ اسمش رو نذاریم که نمیشه بابا درست و حسابی مطلب بذارید....
>>>> اینم یه مطلب:
نارنجکی که ضامن آن را کشیده باشید ، یا باید سریع پرتاب شود ، و یا باید آن را محکم گرفته و کنترل و مهار کنند، و گرنه منفجر شده و هم به خود انسان آسیب می زند و هم به دیگران و البته سیبی که به خود انسان می زند به مراتب بیشتر است.
حال ، خودیت و خودخواهی نیز مثل نارنجکی است که ضامنش را کشیده باشند ، که در این صورت یا باید آن را از خود دور کرد و یا ن را لگام زده و مهار کرد.

عالی بود آلن جان

عاطی 1390/06/26 ساعت 11:30


مرسی کابوی!

خیلی قشنگ بوود!

خیییییییییییلی به دل نشست!متشکر!

پاییز بلند 1390/06/26 ساعت 16:38

درووووووووووووووووووووووووووووو

خیلی چسبید.. مرسی آلن..
درست مثه یه فرنچ کیس داغ و وحشی و خیس و طولانی و شیرین...

مریم 1390/06/26 ساعت 16:55 http://mazhomoozh.blogfa.com

تجربه جالبی باید باشه، نه؟

k1 1390/06/28 ساعت 00:14

جالب بود، مرسی ، کوتاه ، مفید ، مختصر ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد