با تو
قند پهلو می شود
تلخی ِ آغوشم.
1
خیلی عالی بوود!!!!!!!!چندین بار خووندم!!!!!!!!!
قربون شما
فقط باید تعریف و تمجید میکردم که جواب میدادین؟!کامنت گذاشتن از هر نوعش (عدد یا حرف) نمیتونه نشانه تائید یه پست باشه؟!
شرمنده بخدامن یه لحظه دی سی شدمشما همیشه یک ِ یکی دوست عزیز
این دیگه آخرشششش بود !
آخری تلخی ؟آخر قند؟آخر پهلو؟آخر دیشلمه؟شرمنده می کنید آقا.
و بی تو تا ابد دهانم گس می ماند...
گاهی وقتا هم ملس میشه
با اینکه شیرین بود, اما خیلی بانمک هم بود!
جمیع الطعم بوده انگار.
و من بودنت را یک نفس مینوشم..خیلی زیبا...مثل همیشه...چای هایت همیشه نوش باد آرشمیرزا جان
تو استعداد طرح نویسی داری رفیقمطمئنمامتحان کن تا ببینی راست می گم.
آآآآرررش یه دنیا عذر! من نیگا نکردم ببینم چن ساعت از آخرین پست گذشته! الان دیدم اگه کامنت نداشت حتمن برش میداشتم...بازم عذر هزااار تا!
بی خیال عزیزمهم اینه که چراغ همیشه روشنهپستها هم کوتاهن همه می تونن قبلیا رو هم بخونن.مخلصیم
Tavajoh kardin hameye posthao minimalha dare asheghane mishe onam kheli shadidddddddddddddd!!!
هم شدید و هم انشالله جدید.
چند بار خوندمش! خیلی عالیییییییی بود و معرکه! همون چیزی که دوست داشتم تو این وبلاگ بخونم...
خواهش می کنممن هم به آینده ی این وبلاگ خوشبینم.
خب شاید یکی چایی با قندش حاضر نباشه یا شاید یار هم آغوشش مهیا نباشه. در هر دو صورت ممکنه دلش با این پست شما بگیره.
با شیرینی خودشون بخورن حالا .
دوسش دارم
ممنون
- شراب شیرازی و مزه کم میاورم پیشت...من بیمزه...به قول فروغ خانم "ای یار ای یگانه ترین یار...آن شراب مگر چند ساله بود؟"... - انقدر کارات محشره که گاهی شرمنده میشم از اینکه به حکم این وبلاگ حرفام با شاهکارای تو هم خونه شدن...اینو جدی میگم...
بابا بیخیال حمید جاناین چه حرفیه؟با مملی نوشتهای تو کلی حال می کنم.
1
خیلی عالی بوود!!!!!!!!
چندین بار خووندم!!!!!!!!!
قربون شما
فقط باید تعریف و تمجید میکردم که جواب میدادین؟!
کامنت گذاشتن از هر نوعش (عدد یا حرف) نمیتونه نشانه تائید یه پست باشه؟!
شرمنده بخدا
من یه لحظه دی سی شدم
شما همیشه یک ِ یکی دوست عزیز
این دیگه آخرشششش بود !
آخری تلخی ؟
آخر قند؟
آخر پهلو؟
آخر دیشلمه؟
شرمنده می کنید آقا.
و بی تو تا ابد دهانم گس می ماند...
گاهی وقتا هم ملس میشه
با اینکه شیرین بود, اما خیلی بانمک هم بود!
جمیع الطعم بوده انگار.
و من بودنت را
یک نفس مینوشم
.
.
خیلی زیبا...مثل همیشه...
چای هایت همیشه نوش باد آرشمیرزا جان
تو استعداد طرح نویسی داری رفیق
مطمئنم
امتحان کن تا ببینی راست می گم.
آآآآرررش یه دنیا عذر! من نیگا نکردم ببینم چن ساعت از آخرین پست گذشته! الان دیدم اگه کامنت نداشت حتمن برش میداشتم...بازم عذر هزااار تا!
بی خیال عزیز
مهم اینه که چراغ همیشه روشنه
پستها هم کوتاهن همه می تونن قبلیا رو هم بخونن.
مخلصیم
Tavajoh kardin hameye posthao minimalha dare asheghane mishe onam kheli shadidddddddddddddd!!!
هم شدید و هم انشالله جدید.
چند بار خوندمش! خیلی عالیییییییی بود و معرکه! همون چیزی که دوست داشتم تو این وبلاگ بخونم...
خواهش می کنم
من هم به آینده ی این وبلاگ خوشبینم.
خب شاید یکی چایی با قندش حاضر نباشه یا شاید یار هم آغوشش مهیا نباشه. در هر دو صورت ممکنه دلش با این پست شما بگیره.
با شیرینی خودشون بخورن حالا .
دوسش دارم
ممنون
- شراب شیرازی و مزه کم میاورم پیشت...من بیمزه...
به قول فروغ خانم "ای یار ای یگانه ترین یار...آن شراب مگر چند ساله بود؟"...
- انقدر کارات محشره که گاهی شرمنده میشم از اینکه به حکم این وبلاگ حرفام با شاهکارای تو هم خونه شدن...اینو جدی میگم...
بابا بیخیال حمید جان
این چه حرفیه؟
با مملی نوشتهای تو کلی حال می کنم.