ارجحیت!

 

 

برقص روی لیوانها 

تشنگی ِ من ؛ به درک. 

 

 

نظرات 28 + ارسال نظر

مگه روی لیوان هم میشه رقصید؟!!!!

هر چیزی شدنیه.

عاطی 1390/06/31 ساعت 18:11 http://pransesbanoo.blogfa.com


مرسی!خیلی قشنگ بوود!


ممنونم.

پریسا 1390/06/31 ساعت 18:28

برقص روی لیوانها؟؟؟!!!

با لیوانش مشکل دارین یا با رقصش؟

الهام 1390/06/31 ساعت 18:30 http://sampad82.blogfa.com

آره محدثه! ینی تا حالا نرقصیدی؟!

بسوزه پدر تجربه!!

نشیمو 1390/06/31 ساعت 18:33 http://kalepook.blogsky.com

اولی ک خوندم ی لیوان پر اب و ی برگ افتاده روش تو ذهنم مجسم شد..نمیدونم چرا؟اینجا روانشناس ندارین بگه چرا؟
دومی ک خوندم فک کردم مگه میشه رو لیوان رقسید و یاد اون هرم های لیوانی توی... ها افتادم.
این اخری هم چون متمئن شدم خلو چل شدم گفطم بپرسم..یعنی چی؟

تشنگی ِ عاشق از دست معشوق
زمزم ؛ خودِ معشوق
لیوانها زیر پای معشوق
همه ی این تشنگی فدای کرشمه ای .

آژو 1390/06/31 ساعت 18:44

آخرالزمونه!!

آره بابا !
وظیفه ی شرعی داشتیم اطلاع رسانی کنیم!

سلام حضرت میرزا...
به رسم خودتان یاد این ترانه، که شهره می خواندش،افتادم .
« رقص نیمه تموم ما
بوسه دزدیده می خواد...»
صدای اش را دوست می دارم و این تکه از ترانه اش را هم...

ای فدای آن صولتِ شما که شهره ی عام و خاص است
ما هم ایشان را با همه ی تکه های مربوط به حجم ِ مهیج ِ متعلقه ! دوست می داریم.

پاییز بلند 1390/06/31 ساعت 18:49

دروووووووووووووووووووووووووووووووووووووود




باران که ببارد
منطق کویر دو دوتایش٬ چهار نمیشود!

علیک درووووووووووووووووووود

سه می شود؟
تو کلن عاشق سه هستی حالا بهر شکلش!

دو تا نوشته ی آخرتون رو اصلا متوجه نشدم !

ای بابا !
شما چرا؟
با این حالتون!!!
ایراد از ماست لابد ؛ شما به گیرنده هاتون دست نزنید.

FarNaZ 1390/06/31 ساعت 19:26 http://doggish.blogsky.com/

عـــادتـــ دارم... تشنـــه از لبـــ آبـــــ برگـــردم

ای بشکنه دستش که می برتت لب چشمه و تشنه بر می گردونه!
این که معمولا رسم نسوان است .
واقعن که آخرالزمونه!

فاطمه شمیم یار 1390/06/31 ساعت 19:51

سلاممم
گمان کنم انجا تشنگی به فراموشی سپرده شود کلااا....

ایول بر شما!
دقیقن!

آی عشق...برقص روی لیوانها...
تشنه مردن رسم کربلاییهاست...

قبول باشه!
ایشالله سفر مکه!

به نشیمو:

روانشناس نمیخواد! احتمالا چشمت به هدر وبلاگ افتاده...به همین سادگی! (آیکون "دکتر افشار!")...

شاید هم به هَدَر افتاده باشند آن چشمها !
به همین چرندیات ِ میرزا.

هدر پاییزی جدید وبلاگ هم قشنگه...
دست طراح و نصابش درد نکنه!

شاعر تشنه است
تشنه نوشیدن لیوانها
تشنه رقصیدن او
...
او را ترجیح می دهد ( ایکون توضیح واضحات)

دم شما قیژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ

چرا داره پرشین بلاگ بازی درمیاره این بلاگ اسکای!؟...
آبرومونو برد! چرا هنوز یه ساعت عقبه!؟ (آیکون "کسی که خودشم تازه همین چند ساعت پیش فهمیده ساعتارو عقب کشیدن!")...

کاش آنقدر ها که به جلو فکر می کنیم
به عقب هم نظری بیندازیم

هیدر به مناسبت از راه رسیدن پاییزه و طراحش پونه عزیز !

دستش خیلی مرسی.

به پونه:

دستت درد نکنه پونه جان...خیلی قشنگه عزیز

Laahig 1390/06/31 ساعت 21:23 http://laahig.blogfa.com

داشتم به آهنگه همه ی این روزهام گوش میدادم که این شاهکار رو خوندم.
ممنون میرزا.

لذت ببرید از رقص لیوانها
http://www.youtube.com/watch?v=rYEDA3JcQqw&ob=av2e

قربون شما.


در همین میانه ی صحرا
دست اگر در دست من بگذاری
دنیا را اقیانوست میکنم پری من
تشنگی ها ارزانی من
تو برقص
برقص




هدر نو مبارکمان!!!
ممنونم پونه بانوی عزیز

یه چیزی توو همین مایه ها!





بله مبارکمان باشد
دستشان درست.

نه والا الهام جان!
شما که رقصیدی بگو لبش رقصیدی،یا لیوانو برعکس کردی که نیفتی!
یا توش رقصیدی؟!
آخه اگه توش برقصی خیلی خوبه!
همه میتونن ببیننت،هیشکیم دستش بهت نمیرسه!!!!!

الحمدلله که این پست ما باعث شد همه ی دوستان هنرهاشونو روو کنن.

خماری 1390/07/01 ساعت 00:23

البته ببخشیدا اما شاید منظورش این بوده که :
برقص با لیوانها ،تشنگی من به درک...

این به نظرم عملی تر و شدنی تراست.

شعر بیشتر تئوریکه تا عملیک!

الهام 1390/07/01 ساعت 00:40 http://sampad82.blogfa.com

محدثه! هرکی قلق خودشو داره!! برو خودت تجربه کسب کن!

حتمن این کشفتو ثبت اختراعات کن.

گارسیا 1390/07/01 ساعت 01:10 http://draft77.com

یه فیلم هندی ای بود اسم دختره بسنتی بود رو شیشه ها میرقصید
یاد اون افتادم

بله . فیلم شعله!
ولی اونجا جبارسینک مشروبا رو می خورد و شیشه خالیاشو مینداخت زیر پای بسنتی.

حبیب 1390/07/01 ساعت 12:46 http://artooni.blogsky.com


جشن تولد شیرزاد

مریم 1390/07/01 ساعت 22:11 http://mazhomoozh.blogfa.com

کی می تونه روی لیوان برقصه؟!

من من کله گنده!

نشیمو 1390/07/07 ساعت 15:48 http://kalepook.blogsky.com

ب حمید و ارشمیرزا:

هر ۳ جفتش(پارادوکس عددی!) شاید...

سیا 1390/08/12 ساعت 11:15 http://lpql.blogfa.com


رفتنت،

ترک خوردن لیوانت بود.
من و لیوانت را جا گذاشتی
-
عالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد