۱۰ هزار بار ممنونیم

به مناسبت ۱۰ هزارمین بازدید این وبلاگ٬ نویسندگان دانه های ریز حرف  

طی تماسی تلفنی از خوانندگان با معرفت و عزیز این خانه تشکر کرده اند : 

 

علیرضا 

آرشمیرزا 

آلن 

حمید 

کورش 

الهه 

من و من 

 

متاسفانه امکان صحبت با گارسیا و تیراژه فراهم نشد . 

دستبوس محبتهای شما هستیم و امیدواریم ما را همچنان بخوانید و حمایت کنید . 

در ضمن خوشحال می شویم نظرات شما را در مورد این وبلاگ بدانیم ... 

 

 

نظرات 63 + ارسال نظر
محسن باقرلو 1390/07/02 ساعت 23:34

دم شما هم ده هزار بار گرم !

محسن باقرلو 1390/07/02 ساعت 23:35

برم گوش کنم برگردم ! جایی نریا !!
نگی جائیا ! ما مائیا پلنگه ! پلنگه چش قشنگه !!!

وای
واقعا ممنونم کیامهر خان قدیس!!
عالی بود
دلم برای صدای بعضی ها!! تنگ شده بود!
و مشتاق شنیدن صدای بعضی ها هم بودم!!
ممنون واقعا....فقط یه چیزی...صدای خودتون کو؟!!

محسن باقرلو 1390/07/02 ساعت 23:52

باحال بود
مثل همیشه پیغمبر ایده های نابی تو بچچه !
فقط کاش بیشتر ازشون حرف می کشیدی !!
حرف زدنشونم عین نوشتنشون مینیماله !!!

محسن باقرلو 1390/07/02 ساعت 23:53

تیراژه تو که انقد آنلاینی چرا گوشیتو جواب ندادی ؟!

راس میگه کیا !
کاش خودتم حرف میزدی ... هوم ؟

محسن باقرلو 1390/07/02 ساعت 23:54

صدای گارسیا رو هم خیلی دوس داشتم بشنوم ... حیف ...

جزیره 1390/07/02 ساعت 23:55

واقعا ده هزارمین بار
نه ه ه ه ه ه ه ه ،چی میگی ی ی ی ی ی ی. دممون گرم
شوخی کردم بابا. دم شماها گرم با این تند تند آپ کردناتون. ختما لیاقتشو داشتین دیگه


امشب که هیچی، ایشالله بعدا دانلود میکنم و گوش میدمتون

والا کسی به من زنگ نزد قربان
اگر هم میزد احتمالا با مٍن و مٍن جواب کوتاهی میدادم خداحافظ!!
۳ روزه که مهمان داریم لکن جای خالی در منزلمان یافت نمی گردد همی!
از آنجا که دوستان و خانواده در جریان اعمال خبیث وبلاگی و مجازی بنده نیستند نمیشد که چیزی بگوییم در این باب..علیرضا خان گفتند بروم بیرون صدامو ضبط کنم که در خیابان های امن و امان و آرام و ساکت تهران هم که نمیشود صدا ضبط کرد و فرستاد!
این شد دیگر..شرمنده..
دست همه ی دوستان درد نکند!

محسن باقرلو 1390/07/03 ساعت 00:01

و اما درباره این وبلاگ
خب من نظرمو هم توی پست معرفی ای که گذاشتم و هم توی کامنتای چن تا پست اول گفتم مفصل و مبسوط ! ولی باز میگم که ایدهء خیلی خوبیه و یه تمرین قوی و قدر واسه کار گروهیه که اصولن ما ایرانی جماعت خیلی میونه ای باهاش نداریم ... راستش اعتراف می کنم که قبل از راه افتادن اینجا از طریق حمید و با واسطه از منم دعوت شد ولی من به دو دلیل عذرخواهی کردم ... اول اینکه مینیمال نویس نیستم و دستم به کم نمیره ! و دوم اینکه از معدود تجربه های کار گروهی م تجربهء خوب و خوشایندی نداشتم ... و حالا خیلی خیلی براتون و برای دانه های ریز حرف خوشحالم که داره انقدر خوب پیش میره و این نوزاد هنوز یکماه نشده داره تاتی تاتی رو پاهاش راه میره ... از بچچه هایی هم که اینجا رو مرتب می خونن و پیگیرن و دوسش دارن دنیا دنیا ممنونم ... به امید روزی که رد شدن از مرز ده هزار میلیون بازدید رو همینجا جشن بگیریم دور هم !

مریم 1390/07/03 ساعت 00:31 http://mazhomoozh.blogfa.com

صدای همه رو گوش کردم. صدای علیرضا پر از سادگیه، صدای آرشمیرزا پر از شادیه، صدای آلن پر از خستگیه، صدای حمید پر از محبته، صدای کوروش پر از شکسته نفسیه، صدای الهه پر از هیجانه و صدای من و من پر از خرسندیه.

بابک 1390/07/03 ساعت 00:38

صدای من پر از چیه ؟

احتمالا پر از پرسشه قربان..!!!
کاش نظر خودتون رو هم میگفتین جناب کیامهر

بابک 1390/07/03 ساعت 00:58

نظرمون رو مکتوب گفتیم توی جوگیریات

آرشمیرزا 1390/07/03 ساعت 00:58

دستت درست بابک جان
دست همه ی بچه های گروه هم درد نکنه
دست خواننده ها هم خیلی خیلی درست.
کلی حرف میشه زد در مورد فلسفه ی مینیمال و تاثیرش توی زندگی !

آرشمیرزا 1390/07/03 ساعت 00:59

صدای تو پر از چیه بابک؟

وای چه سورپرایزی
مسلمن شنیدن صداتون برای همه کسائیکه دانه های ریز حرف و می خونن خیلی جالب و دوست داشتنی بوده
ممنون به شدت

ممنون کیامهر خان
الان دیدم آپ کردین
راستی میشه حالا که صدای دلنشین! اینجانب در لینکها موجود نیست نظرمان را اینجا بنگاریم؟!!

مریم 1390/07/03 ساعت 01:03 http://mazhomoozh.blogfa.com

صدای شما پر از خلوصه. یعنی قشنگ معلومه یه کاری رو با نیت خالص و از ته قلب انجام می دین.

salam
Kheili khub bud, khoshhalam k enghad bazdid dashtiiin
Sharmande farsi nadaram, k cm farsi bzaram
Mamnun

بابک 1390/07/03 ساعت 01:10

ذوق کردیم ...

Laahig 1390/07/03 ساعت 01:14 http://laahig.blogfa.com

دستتون درد نکنه بابته همه ی زحمتهایی که می کشین و امیدوارم که جشنه 1.000.000 بازدید رو داشته باشیم.

محسن باقرلو 1390/07/03 ساعت 01:17

صدای شما پر از نمی دونم چیه کیا جان !
ولی آدمو چیز می کنه !! یجوری می کنه !!!

محسن باقرلو 1390/07/03 ساعت 01:18

یجور خوب ها !

آرشمیرزا 1390/07/03 ساعت 01:19

آره بابک صدات همینجوریه که مریم گفت

با اینکه مثه خروسه
اما پر از خلوصه!
صدای من داماده و
صدای تو عروسه
هرکی صداتو میشنوه
میخواد تورو ببوسه
مثل لبام توی لبات
مثل صدای بوسه
مثل صدای رقاص ٍ
دلبر و اهل روسه
محرک ِ قزوینیاس
صاف و تپل ؛ ملوسه
یه کفر ِ خاصی توش داره
عینهو یک مجوسه
انگاری واجبی زدی
مو نداره ! چو کوسه
بگم صدات پر از چیه؟
بگم؟
بگم؟
چه رویی داری ها!!!!!

بابک 1390/07/03 ساعت 01:20


ما بی صبرانه منتظریم تا شما از مشهد مقدس برگردید
آرشمیرزا

آرشمیرزا 1390/07/03 ساعت 01:22

من برگشتم عزیزم

بابک 1390/07/03 ساعت 01:26

آخ جون
همینجوری برگشته بمون

من هم به نوبه ی خودم از شما ممنونم.. از همه تون.. این اولین کامنت منه تودانه های ریز حرف.. ولی توی گودر پیگیرکاراتون هستم.. امیدوارم روز به روز موفق تر از دیروز بشید.. و یه روزی برسه که دانه های ریز حرف بشه معروفترین وبلاگ گروهی مینیمال..

آرشمیرزا 1390/07/03 ساعت 01:29

کمرم درد گرفت بیا دیگه
ایشششششششششششششش

آرشمیرزا 1390/07/03 ساعت 01:29

آفتاب بالانس هم بلدی؟

ای بابا!!!
به این پست هم رحم نمیکنید؟!!
اینجا هم شد مزامیر و اینها؟!!
ای خداااااااااااااااااا!!
عاقبت ما را با این وبلاگ به خیر بگردان همی.
.
.
نفستان گرم رفقای عزیز و گرامی

آرشمیرزا 1390/07/03 ساعت 01:32

ما به خودمونم رحم نمی کنیم

الهام 1390/07/03 ساعت 01:48 http://sampad82.blogfa.com

سلاملکم! ئبلاگ خوبی دارید همون وبلاگ!
یک عدد لایک کم دارد
و ی مقدار جلو میباشد ساعتش
با تشکر

همگی خسته نباشید
به تک تکتون تبریک میگم
معلومه که زحمت می کشید
خوشحالم کار گروهی به این خوبی پیش میره.

کیوان اصغرپور(خماری) 1390/07/03 ساعت 03:02

خیلی خییییییییییییییییییییییلی با حال بود
نمیدونم باور می کنین یا نه اما انگار چندین ساله با بچه ها آشنام ، خیلی هدیه ی قشنگ و جالبی بود،
من شاید کمتر از 1 هفته اس با این وبلاگ آشنا شدم و(اونم از طریق یه دوست عزیز ، که خدا میدونه تا چه اندازه این کارش برام با ارزش بود، اما بنا به دلایلی از فاش کردن هویت ایشان معذورم...) اما تو همین جند روز تنها تفریح من خوندن مطالب و نظرات بچه هاس که گاهر نظراتشون پر از شور و نشاطه ،

امیدوارم به آمار 100000000000000000000000000000برسین ، نمیدونم یعنی چقد ، اما میدونم میرسین ،
ضمنا از تیکه آرش خیلی خوشم اومد ، "بابام خونه نیس ،میتونم صحبت کنم" واقعا خیلی باحال بود، باور کن 2 دقیقه داشتم ریسه می رفتم،
به هر حال مرسی ، خیلی لطف دارین به همه

به مخاطبهای وبلاگ :

بر خودم لازم دیدم که بنده هم به نوبه خودم با زبان الکنم ازتون تشکر کنم که اینجارو قابل چشمای قشنگتون میدونید و میخونید...
که کمش رو به زیاد خودتون میبخشید و پای این نهال تازه دل میریزید که ایشالا یه روزی برسه این نهال درختی بشه که ده هزار تا سیب بده که ده هزار بار تقدیمتون کنیم...که انقدر جون بگیره که بشه روزی به شاخه های تناورش یه تاب بست قد ده هزار دل...که سوار بشیم و باد تابمون بده...

گلنار 1390/07/03 ساعت 03:07

به عنوان ده هزار و چندمین خواننده تبریک میگم به همگیتون
برای من زیباترین بخش اینکار همکاری گروهیتون هست ,بخشی که خیلی لازمش داریم در اجتماع و نمونه هایی از این دست میتونه موثر باشه در تغییر نگاه و پرورش فرهنگ همکاری و همیاری و بودن ها و ساختن هایی در خور و زیبا.

بیشتر پست هارو خوندم و طبیعتآ نمیشه در مورد تک تکشون صحبت کرد و اثر پذیری از یک نوشته یا کلام مثل انتقال خونه ,اگه به قلبت نشست یعنی به گروه خونیت خورده و پذیرفتیش و ...

مرسی , موفق و همیار بمانید .



و ممنونم از بابک اسحاقی عزیز که سبب این پست شد...

اینکارا از هرکسی برنمیاد...خودشم میدونه که تعارف نیست...که یه "آن" میخواد که بابک داره...خیلی باید عشق باشی که آدم منزوی اونور خط که با خودشم قهره، با اینکه فقط یه روزی قد چند ثانیه بین خواب و بیداری دیده ات انقدر بهت حس آشنایی داشته باشه که از ته دل حس کنه داره با رفیقش حرف میزنه...

ممنونم که سبب شدی بعد از مدتها دوباره صدای بچه هارو بشنوم...
صدای علیرضای عزیز که بانی این جمع بود...که خیلی دوسش دارم...که صدای آرش رو بشنوم که مثل همیشه هم شوخیای قشنگش به دل میشینه و هم میشه از حرفایی که پشتش سالها تجربه هست چیز یاد گرفت...که صدای آلن رو بشنوم که نمیدونم چرا اینبار انقدر خسته بود...که امیدوارم زندگیش روبراه باشه و غم از صداش بره...که صدای حاجمشکبلایی کورش عزیز رو بشنوم!...که آرامش صدای الهه رو بشنوم...که دوباره صدای خنده "من بزرگ" رو بشنوم...

خلاصه که ممنونم "رفیق"...

آوا 1390/07/03 ساعت 04:01

دانه های درشت سخن را دوست
می دارم و امیدوااااااااااااااارم
که پایدار باشد و مدااااااوم
همگیتون خسته نباشید
صداهاتونم مث دست
خطاتون گرم بود و پر
انرژی..پایدااااااااار
باشید خاان جاان
و جاااااااااان ها
جشن ِ ده ه ه
هزاااااااارتان
مباااااااارک
باااااااااااد
یاحق...

پروین 1390/07/03 ساعت 07:50

مبارکتون باشه و مبارکمون باشه.
حیف که الآن همه خوابیده اند و باید تا فردا برای شنیدن صداهایتان صبر کنم :(
دست همگیتون درد نکنه.

دم همگی تون گرم

پنگوئن 1390/07/03 ساعت 10:10 http://pangoan2.blogfa.com

من عاشق نوشته همه تونم
دست همه تون درد نکنه

من همون نظری که در جوگیریات نوشتم رو اینجا هم مینویسم :
هزاران بار به خودم میبالم از اینکه افتخار خوندن مینیمالهای شما عزیزان رو دارم و خوشحالم که هستید . سرتون سلامت و قلمتون پایدار .

آلن 1390/07/03 ساعت 10:28

صدای من پر از مردگی بود.
چون داشتم می مردم از زور خواب.
تمام اون حرفا رو هم توو خواب و بیداری بهت گفتم.


منم خیلی تشکر میکنم از همه دوستانی که به این وبلاگ لطف دارن و پستا رو می خونن.
و همینطور از علیرضا بابت ایده قشنگش.
و از همه همکارای خودم که واقعن از خوندن پستاشون لذت می برم.

رها 1390/07/03 ساعت 11:40 http://pastils.blogfa.com

هنوز فایلای صوتی رو گوش نکردم ....ولی به طور کلی

نظرمون مثبته ....!!

----
دوستش میداریم.....

همین که اینجا نویسنده هایی با عقاید مختلف داره رمز موفقیتش هست. با آرشمیرزا موافقم که الان دیگه خیلی ها حوصله خوندن مطالب بلند رو ندارن! اینجا هر کسی با هر سلیقه ای و تفکری میتونه لحظه های خوبی داشته باشه.
تبریک میگم و امیدوارم که قلم همه نویسندگان محترم و محترمه تداوم داشته باشه.


من شاکی ام!
اسم من رو جا انداختین؟!!!

دم شما گرررررررررررررررررررررررررررم

وانیا 1390/07/03 ساعت 13:37

ممنون

تبریییییییییییییک عرض می کنم
گوش دادم همشو عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد