کادر

 

 

جغدی بر بام ِ دل نشست 

 

 

 

منظره ی یک ویرانه کامل شد. 

 

 

 

نظرات 11 + ارسال نظر

عالی بود!

مرسی.

نگار 1390/07/22 ساعت 11:29

توی این جمعه غمگین و دلگیر و ابری تلخیش واسم شیرین بود. دلچسب و پر بغض

جمعه هاتون بارونی!

مریم 1390/07/22 ساعت 13:33 http://mazhomoozh.blogfa.com

سلام . دعوتید به یک تولد ...

مزاحم میشیم .

جزیره 1390/07/22 ساعت 14:01

سلام
بعد از ویرانه ویرگول داره؟

اگه نمی داشت ؛ ی ؛ میذاشتم بعدش.

عاطی 1390/07/22 ساعت 16:41



خیلی قشنگ بوود!

گلنار 1390/07/22 ساعت 17:25

واووو
دوستش میدارم.
خیلی کادر خوبی از آب در اومده.
مرسی.

با کلاغایی که لاشه های تصوراتمو تکه تکه می کنن...

کرکس از کلاغ بهتر نیست ؟
اونم واسه اینی که شما گفتین/

همش دارم فکر میکنم که جغد استعاره از چیه...
به کدوم شومی اشاره داره؟


ترسناک و غم انگیز بود...هولناک و سیاه

مهمتر از همه چیز ؛ ویرانگی دله
حالا جغد میخواد استعاره ی هر چی می خواد باشه/
جغد اینجا یه مهر تاییده. همین.
مرسی از توجهت.

وانیا 1390/07/23 ساعت 00:13

کادر بندیت خوبه ها

چاکریم.
کادر ببندم خدمتتون؟

مونیس 1390/07/23 ساعت 11:38 http://tanazi.blogsky.com

مرنجان دلم را

که جغد دل من

زبامی که برخاست

مشکل نشیند!

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه ی بامی که پریدیم ...پریدیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد