تهوع

 

 

انگشت در حلق ساعتم می کنم 

تا بالا بیاورد 

دیروزها را 

به دقیقه ی اکنون. 

 

 

نظرات 15 + ارسال نظر

ترش میکنم دقایق را
طعم ترش خاطرات در دهانم میپیچد
سرفه میکنم،
اما...

آدم همیشه در مقابل نوشته های شما لال میشه...
چیزی جز عالی نمیشه گفت...

حیف که جز خونابه ی خاطرات
چیزی روی آسفالت سرد این روزها
بالا نمی آورد
.
.
عالی بود آرشمیرزا جان..عالی بود

متاسفانه بالا نمیاره، یعنی اینقدر بالا آورده که دیگه نا نداره

چـیـکـآ 1390/11/03 ساعت 23:22

مینیمــآل ــآیِ شمــآ از همــه قشنگ تــرِ :)

وانیا 1390/11/04 ساعت 00:21

کیف کردم
واقعا محشررررررررررررررر بود

دلم میخواد برم بیرون توی همین سرما
بدون لباسهای گرم و دست و پاگیر ... بدون ساعت مچی

بدوم تا آخر جاده... و به چهار راه نرسم دیگه


گلنار 1390/11/04 ساعت 02:37

کارآمدترین نوع تهوع
در بازیافت
نبض اکنون.

پونه 1390/11/04 ساعت 11:09 http://jojobijor.blogsky.com/

زیبا بود

Pedix 1390/11/04 ساعت 16:01 http://Pedix.blogfa.com

این دیروز های لعنتی هضم شدنی نیست ...

کلا به کلمه هایی مثل "بالا آوردن" و "تهوع" توو نوشته ها آلرژی پیدا کردم
جوری که حرف بالا آوردن باشه ندید میگم اون نوشته چرته

ولی این استثنا بود

به رخ کشیدن گذشته به روی حال؟ بصورت تهوع؟؟؟
یا حال خوش بعد از تهوع وقتی خیالت راحت میشه دیگه چیزی از سم توو تنت نمونده؟

یا فقط یه دلزدگی از دیروزها؟

هیچکده 1390/11/04 ساعت 18:57

سلام ...
چقدر عالیه این ... ممنونم ...

علیرضا 1390/11/04 ساعت 21:05 http://yek2se.blogsky.com/

دمتون گرم

جزیره 1390/11/04 ساعت 21:20

عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی


اینکه اینجا هر پستی اسم ارشمیرزا پاش باشه رو صددرصد میخونم چون میدونم از خوندنش لذذذذذذذذذذذذذذذذذذذت میبرم
ممنوووووووووووووووووووووووووون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد