تهران دوست داشتنی برای سیزده روز

تهران پیرزن زشتیست که وقتی بچه هایش خانه نیستند 

صورتش را بند می اندازد و سرخاب می مالد ...  

 

 

 

نظرات 15 + ارسال نظر

چه قدر عالی بود این پست
پیرزن زشت
سرخاب سفیداب
کاش همیشه این سفرهای نوروزی بود..
و اینکه اتفاقا سیزه به در روزیه که این پیرزن رو هن هن کنان دستشو میگیرن میبرن مثلا پیک نیک و قیافش از اونی که هست بی ریخت تر میشه به سبب بازگشت مسافران نوروزی..ولی تو روزهای خلوتی تهران به قول اقایون تیکه ایه واسه خودش!!
سنت کیامهر..هنوز هم به زلزله در تهران فکر میکنی؟
من چند شبه خواب میبینم..خواب های وحشتناک..خواب زلزله خواب قحطی و خیلی چیزای بد دیگه

تیتر رو اشتباه خونده بودم
فکر کردم نوشته تهران دوست داشتنی برای سیزده به در!!! نه سیزده روز!
بله...تا قبل سیزده به در این عجوزه ی هزار داماد شبیه عروس قصه ها میشه!

بابک 1391/01/09 ساعت 10:25

خیر باشه دخترم
سیگارت رو عوض کن ان شاء الله خواب بد نمی بینی
من خودم عوض کردم حل شد


دورا 1391/01/09 ساعت 11:05

تهران دردانه زن زیبایی بود که بیگانگان بر او تاختند. هنوز هم زیباست اگر شهرستانیها بگذارند...

سنت کیامهر قدیس 1391/01/09 ساعت 11:46

اگه شهرستانی ها به تهران تاختند واسه نون درآوردن بوده عزیزم
ولی تهرانی های به شهرستان ها تجاوز می کنند برای تفریح

خیلی باحالی به خدا ...

فرشته 1391/01/09 ساعت 11:54 http://www.houdsa.blogfa.com

دقیقا...مرسی تشبیه...

دورا 1391/01/09 ساعت 12:07

خودتون حرفتون رو قبول دارین؟ منطقیه؟ تجاوز برای تفریح؟؟؟ منظورتون سفرهاست یا من متوجه نمیشم. یعنی اسم دیگه توریسم تجاوزه؟؟؟

سنت کیامهر 1391/01/10 ساعت 04:47

اگر مهاجرت تاختن باشه بله

دورا 1391/01/10 ساعت 11:41

مهاجرت؟؟؟؟؟؟// منظورت همون فراره از دست یاغی ها. فرار از دست هموطنها؟ میدونی موشک بارون صدام هم نتونست مارو از تهرانمون دور کنه .من کلاس اول بودم ولی از شوق روز اول مهر خبری نبود برادر چون مدرسه ها بخاطر موشک بارون تعطیل بود ولی ما موندیم در نرفتیم شمال و مشهد پنهان بشیم و کیف کنیم. روزی سه چهار بار توی راه پله های پناه گاهها زیر دست و پا موندیم و تنمون با صدای ضد هواییها لرزید ولی موندیم . تهرانو ترک نکردیم. ولی وقتی جنگ تموم شد همه شهرستانیهای خوش نشین یاد پایتخت افتادن و امکاناتش و زرق و برقش . هوووووووووف....یکم انصاف داشته باش و موضوع رو از دریچه چشم خودت نبین. از دریچه چشم اونایی ببین که مقصود من هستن.

زیبا بود...

دورا جان
منظور سنت کیامهر این بوده که اگر شما مهاجرت شهرستانی ها به تهران را تاختن میبینی
پس سفرهای تفریحی تهرانی ها به شهر های دیگه هم به نوعی تجاوز محسوب میشه
به هر حال اینها یک دیگر سکه هم هستند..
همان زمان جنگ که گفتی من یادمه خانواده ی من برای فرار از بمب باران ها به نیشابور رفتند..اینکه در وانفسای جنگ اصرار به ماندن در موضع داشته باشیم هنر نیست..ماندن یک یا چند خانوار بی دفاع در آن گیر و ویر چه نفعی داشت؟..
و خب..الان هم به محض اولین تعطیلات تهرانی ها برای فرار از دود و دم و ترافیک یا کوله بار شمال می بندند یا جنوب کشور را..که نوش جانمان..وطن خودمان است...البته اگر شلوغی ها و الودگی طبیعت و غیره را در نظر نگیریم
و از طرفی به علت تراکم امکانات در پایتخت به دلایل خیلی مسخره و عدم یکسانی شرایط در شهر ها خیلی از شهرستانی ها برای کار به تهران مهاجرت میکنند که خب این شاید عوارضی داشته اما نه به حکم تاراختن و اینها..که به بی کفایتی مسئولین باید بررسی اش کرد..


به هر حال اینها یک"روی" دیگر سکه ی هم هستند..

دورا 1391/01/10 ساعت 18:48

تیراژه جان تهرانیها دیگر در تهران نیستند. و آنانکه تعطیلات عید تهران را تنها میگذارند تا نفسی بکشد خاکش همان شهرستانی ها هستند شاید که به شهرشان میروند به خانه اقوام و خانواده و دیدو بازدید.
ما که تهران زیر موشک باران ماندیم دنبال فایده نبودیم. شهرمان بود. خانه مان بود به عشق ماندیم نه به سود.

راستی لازم است که یاد آوری کنم توریسم و گردشگری صنعت محسوب میشود و مهاجرت معضل اجتماعی؟؟؟ یا آنقدر در تعصب و بی منطقی فرو رفته اید که دلیلی بیاورید دوباره؟
حرفم اینست: حال که تهران نانتان را داده به او توهین نکنید. او نمیفهمد ولی من چرا. منی که دلتنگ کوچه هایش هستم...

نیما 1391/01/11 ساعت 00:15

اصلن شهرستانیا "بد" "اَه"، الان خوب شد ؟؟؟
دورا ی عزیز به شهر زیبات نگاه کن و حالش رو ببر ! و راستی خدا رو روزی هزاران دفعه شکر کن که توی تهران به دنیا اومدی وگرنه شاید یه روز من به تو میگفتم شهرستانی و هزارجور تیکه در لفافه نثارت میکردم ! هوم ؟ به هرحال اونجا از نظر من "یاغی" و "تجاوزگر" بودی !
احتمالش خیلی زیاد بودا !!! خیلی زیااااااد...
درضمن مشکل مهاجرت اگه حتی اجتماعی باشه، بازهم دلیلش من شهرستانی نبودم... مشکلش اون سیاستمدارایی هستند که توی تهران قشنگ تو نشستند و وضع جامعه رو رقم میزنند... شما که حرف از دریچه های مختلف میزنی، بهتره خودت رو هم به جای جوون شهرستانی ای بذاری که توی دلش حتی به متروی درب و داغون تهران حسودی میکنه، چه برسه به وضع کاری و اقتصادی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد