ای پیرمرد سی مو بوگو

بی آزارترین دیوانه ای که در تمام عمرم دیده ام پیرمرد سیه چرده ای بود با پیراهن سفید و شلوار گشاد که سوار بر دوچرخه بیست و هشت خود کوچه های گرم شهر بندری توی تلوزیون جمعه های تعطیل کودکی ام را رکاب می زد و بلند بلند می خواند : 

 

دِریا موجه کاکا دِریا موجه 

 

نظرات 24 + ارسال نظر

یادتون هست کدوم فیلم؟ یا کدوم شهر؟

عامیانه تر سی مو بوگو میشه بوگو سیم!

سی مو بگو...چقد من این زبان ودوس دارم

آرشمیرزا 1391/02/03 ساعت 19:00

سی مو بگو درکت به جونوم
مو که قدر تو و درکت بدونوم

من 1391/02/03 ساعت 19:19 http://ghezavathayam.blogfa.com

هر وقت چشمم به دریا میوفته اولین چیزی که به ذهنم میرسه همین دو جمله است
فکر کنم فیلم جاشو غریبه کوچک بود

kia 1391/02/03 ساعت 19:53

اسم فیلمو یادم نیست ولی یادمه دو بچه بودن یکیشون قلدر بود می خواست اون یکی رو بزنه، اونجا که اون از پشت پنجره نیگاه میکرد ببینه قلدره تو کوچه هست یا نه این بی آزارترین دیوانه رد میشد و این شعر رو میخوند. یادش بخیر وقتی بچه بودم فکر میکردم یکی از شاهکار های تاریخ سینماست این فیلم.

kia 1391/02/03 ساعت 19:55

در ضمن فیلم "باشو غریبه ی کوچک" نیست.

میلاد 1391/02/03 ساعت 20:51

اسم فیلم "سازدهنی" بودش

سنت کیامهر 1391/02/03 ساعت 20:52

درسته کیا
یه فیلم تلوزیونی بود
یکی از پسرا درسخون و زرنگ بود
اون یکی همسایشون بود و قلدر
و این چغلی اون قلدره رو پیش معلم کرده بود
قلدره هم می خواست دخلشو بیاره
یادش به خیر

میلاد 1391/02/03 ساعت 20:52

فیلم تو بوشهر ساخته شده بود

"امیرو امیرو خر گوشتالو"

"می خوام ساز دهنی بزنوم"

سنت کیامهر 1391/02/03 ساعت 20:53

فکر کنم بندر عباس بود

ای پیرمرد سی مو بگو ) قسمتی از یک ترانه بندریه فوق العاده زیباست
فرصت شد لینکش رو هم میذارم

سنت کیامهر 1391/02/03 ساعت 20:54

نه میلاد
ساز دهنی ساخته امیر نادریه اگه اشتباه نکنم
این یه چیز دیگه بود

میلاد 1391/02/03 ساعت 20:55

مگه تو غذا نمی پزی سنت کیامهر قدیس؟!! اینجا چیکار می کنی؟!

سنت کیامهر 1391/02/03 ساعت 21:33

والا ما که تو خونه نشستیم داریم غذا می پزیم
مگه شما سر کار نیستی تپل خان ؟

یاسمن 1391/02/03 ساعت 22:07

نه ساز دهنی یه فیلم دیگه بود.

فیلم سازدهنی رو من دارمش.یه فیلم سینماییه.نویسنده و کارگردانش امیر نادریه وتوی محله های قدیمی بوشهر پر شده وتا اونجایی که من یادم میاد قضیه یه ساز دهنیه که یکی از بچه های محل گیر میاره وهمه بچه ها مشتاق این سازدهنیه هستن و یه سری قضایا که اتفاق میفته.این جمله ای که آقا میلاد گفتن از جمله های فیلمه و امیر نقش اولشه. عقیل هم صاحب سازدهنیه. ولی توش چیزی راجع به دوتا پسر که مدرسه ای باشن و این چیزا نیست.

پسره مادرش تو خونه نبود و قرار بود خالش بیاد مراقبش باشه...
اونیکی قلدره یه خواهر کوچولو داشت که به اون سپرده بودنش همونو بغل میکرد و میرفت تو کوچه کشیک میداد که بچه زرنگه بیاد و ...

یاد اول فیلمه افتادم که خودکار و لای موهاشون میکشیدن و بعد به اثر مغناطیسی هیجان انگیزش وقتی روی کاغذ پاره ها کشیده میشدنگاه میکردن !
در ضمن چغلی هم نکرده بود بلکه به تنبیه شدنش خندیده بودDDD:

من 1391/02/04 ساعت 01:31 http://ghezavathayam.blogfa.com

با یه پست سه خطی کلی فکر همه رو مشغول کردی حالا خودت برو بگرد ببین اسم این فیلم چی بود بیا ملتو از سردرگمی دربیار

میلاد 1391/02/04 ساعت 07:18

اینم تقدیم به سنت کیامهر قدیس نازنین خودم

http://www.soundsofmychildhood.com/posts/1367

سنت کیامر قدیس 1391/02/04 ساعت 08:26

دمت گرم میلاد
حال داد عجیب

رضوان 1391/02/04 ساعت 09:42 http://zs5664.blogsky.com/

یاد همه ی اون فیلم ها و روزای قشنگ که دیگه تکرار نمیشه به خیر!!!!!!!

بتی 1391/02/04 ساعت 13:55

وای ......!!! منم عاشق اون پیرمرده بودم ... تازه اداشم در میاوردم . تو کوچه .... سوار بر دوچرخه !!!!!!!!!!!!!!!!!

توی اون کامنت یه چیزی رو اشتباه نوشتم. سازدهنی توی بندرعباس پرشده نه بوشهر.

یادش بخید... امیرو خر مو میشی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد