یک دست حرف ساده و یک دست نعش سار...

  

دوباره مستی و حسرتِ "یک دست جام باده و یک دست زلف یار" 

ای آسمان به دوش به هم نرسیدنهایمان دو دست تازه ببار... 

 

نظرات 2 + ارسال نظر

چرا اینچا انقد خلوته...چرا کامنتدونی بالا بسته است؟
خوب من واست هاین نوشته چیزی به ذهنم نمیرسه ولی واسه بالایی فقط میتونم یه هرررررررررر بگم اونم از نوع تلخش

چون موقع فرستادن پست بالایی 21 ساعت از روی این پستم گذشته بود و هنوز یه کامنتم دشت نکرده بود دیدم شاید اینجوری سنگینتر باشم که خودم کامنتامو ببندم!...ولی حالا که فکر کردم دیدم این حرکتم اصولا کمی بچگونه بوده لذا کامنتارو دوباره باز کردم! (آیکون "حقیقت امر!")...

عاطی 1391/02/08 ساعت 20:44


وقتی اینجا خلوت می شه!آدم رغبت نمی کنه!چیزی بگه!

شما خیلی قشنگ نوشتی و خووندم نوشته تونو!ولی حیف که قدر نمی دوونیم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد