خاطرات شمس العماره

یوم احدین ۲۱ جمادی الثانی سنه یکهزار و خورده ای هجری قمری : 

امروز یک لندهور زردنبوی فرنگی از جانب سفیر اعظم بریتانیا به اندرونی آمد و یک جعبه جادویی جل الخالق همراه خود داشت که نامش فوتوغیراف بود . عهد و عیال را در بیرونی شمس العماره گرد کردیم و گفتیم لباس پولو خوری تن کنند و فوتوغیرافی مثبوت نمایند . 

 

 

 

از راست به چپ : 

مریم بانو شاراپوفا دختر خاله پسر عمو نیکلای تزار روس - خواجه ممد خَردادیان رقاص اخته بامزه خودمان  - شهبانو جنیفر گنده کانی صبیه محترمه سردار کامبیز گنده کانی امیر نظام خوش قد و قامت ما و حاکم فارس - بانو لیدی گاگول دلقک خوش ادای خاله جان ویکتوریا ملکه بریتانیا - بانو آنجلینا گوگولی آکتوریس ماهر قالیپود که چند صباحی میهمان ما هستند . 

آن پایین هم آرشمیرزا نائب السلطنه را ملاحظه می فرمایید که انگار نشادر به درکش کرده باشند دارد جفتک چارگوش می اندازد پدر سوخته 

 

 

 

+ اتوبیوغرافی سلطان کیاشاه باستانی - مجلد هفتاد و ششم   

رساله هنر زارت ( ZART ART ) 

 

 

نظرات 11 + ارسال نظر
میلاد 1391/02/24 ساعت 13:10

کیاشاه جان عکسشو دویست بار ریفرش کردم

باز نمیشه عکسش

نصفه باز شده

به به!!اینجا همه ی اهل دلان جمع شده اند... جای ما خالی!چه فوتوغیراف محشری!

میلاد 1391/02/24 ساعت 13:19

کیاشاه جان بالاخره موفق شدم از طریق اینترنت اکسپلورر ببینمش

خیلی باحال بود خیلی ی ی ی ی ی

فرشته 1391/02/24 ساعت 13:53 http://houdsa.blogfa.com

اوه اوه..
خدا به دادت برسه الان آرش خان بیاد ببینه...

آوا 1391/02/24 ساعت 15:04

وای خیلی قشنگه..هم
عکس و هم پستش..
مرررررررررررررررسی
بابک خان جان.....
یاحق...

آرشمیرزا 1391/02/24 ساعت 15:16

جای بسی خرسندی ست که با افشای خزینه ی مصور همایونی؛ عموم رعایا و قرائت کنندگان و کاتبان و وبلاغیـّون به حسن سلیقه و حق ِ عتیقه با انزال ِ ربـع ِ دقیقه ی همایونی اشراف پیدا کردند و توقع و تصور هیبتی آلن دلانگانه ! از این بنده ی حقیر را از ذهن مخدوش خویش ستردند. چراکه این چاکر حاصل مجامعت آن شاه ِ افلیج الحق ؛ با یکی از این درک الصورتـانِ حقّ الچهره می باشم .
ازمنه ی تثبیت این فوتو غراف را به نیکی در خاطر خویش محفوظ داریم که آن شاه ِ استمناء السلطنه ! چاکر را پی ِ انگشتری عقیق یمنی خویش ؛ به درگاه باب الورود ِ اینجانب به عرصه ی دنیوی! ارسال داشتند . زیرا فرموده بودید لیلة الماضی به قصد مجامعت با شهبانو گنده کانی ؛ طبق عادت مألوف ؛ حق ِ نیمه لمس ِ ناراست را چونان همیشه به امر و یاوری ِ دستهای ملوکانه ؛ به جهد و التماس ؛ تا ناحیه ی کاکل همایونی برده اید و بخاطر تمرّد ِ حق ِ مفلوج الحال از اراده ی همایونی ؛ دست ِ همایونی بدلیل لغزش مسیر ِ فرارو ؛ تا آرنج در فکر ِ شهبانو فرودی می آید پر طنین!
چاکر پس از غور و تفحص بسیار در نواحی ِ مستعد به اختفای انگشتری ؛ آن را یافته و با شادی این پیغام را به سوی شما حوالت می کنم .

.

آرشمیرزا 1391/02/24 ساعت 15:30

این هم منقوش مصور از شاهنشه حق لمس السلطنه در آن هنگام که پی انگشتری بود و مشوّش خاطر!

http://s3.picofile.com/file/7380325264/soltan.jpg




.


جای علیا مخدره الیزابت السلطنه مادرتان بسی خالیست در این فوتوغرافی

گلنار 1391/02/24 ساعت 19:25

وای چه عکس باحالی ..قالیپود ..هاها

باحاله!
بنویس از اینا!

بهار 1391/02/29 ساعت 12:38

....عکسه خوشکله...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد