بیچاره تابستان!

تابستان آمد 

تابستانی که به جز داغی تن یار و خنکای آب و شیرینی هندوانه و عرق ریزان روح!! 

در شعر هیچ شاعری جایی ندارد... 

خوشا به حال سرمای زمستان و خزان پاییز و سبزی بهار!

نظرات 6 + ارسال نظر

تابستان ... "طلا یی" ترین فصل سال

پونه 1391/04/01 ساعت 23:32 http://jojobijor.blogsky.com

تابستان .بعد از ظهر داغ و خاله بازی های کودکانه کنج حیاط تنها خاطرات کودکی ام .در رفتن از زیر دست مادر که به خیال خودش کنارش خواب بعد از ظهر تابستان داغ را میگذرانم.کودکی و آبتنی در حوض بزرگ آبی رنگ حیاط .تابستان را در کودکی ام جا گذاشته ام...

علیرضا 1391/04/02 ساعت 00:40

اینم از هیدر تابستونی هندونه ای تقدیم به همه ی قرمزای دنیا

علیرضا؟
همین مونده بود که تو کامنتهای پست من دعوای قرمز و آبی راه بندازی؟!!

ولی جدی
هدر محشریه
ممنون رفیق برای همه ی حس و حوصله و ذوقی که برای پاتوق گروهیمون داری..

پروین 1391/04/02 ساعت 02:09

نویسنده های این وبلاگ دانه های دلشان پیداست.
خیلی هدر قشنگیه.
تیراژه جان، مناسب پست تابستانی توست.
دست علیرضا خان درد نکنه.

عارفه 1391/04/03 ساعت 12:12

تیراژه جان خیالت راحت ابی ها بدرنگ دانه ها رو نمی خوانند
مرسی علیرضا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد