پدر گرمای غم را سرد می کرد
پدر فریــــاد از نامــــــرد می کرد
پدر با نان گـــــرم آمــــــد ولیکن 
دوتا پهلوش خیلـی درد می کرد

.
نظرات 13 + ارسال نظر
each_ramzi 1391/06/01 ساعت 18:52

ای جان من پدر ای جان

جزیره 1391/06/01 ساعت 20:32

خدا حفظ کند ارشمیرزا را که چراغ این خانه را روشن نگه میدارد. هروقت اسم اشمیرزا میخورد پا پستی، یعنی آن پست تمجید واجب میشود. به همین دلیل است که ما خیلی وقت است سکوت میکنیم چون لوس است هی بگوییم:ارشمیرزا لذت بردیم از خواندنت،محشر بود پستت، چون میدانیم خودش میداندکه ما بسی لذت میبریم از خواندن قلمش. بازهم ممنون ارشمیرزا از اینکه هستید و مینویسید.



سایر نویسندگان دانه ها، دقت کنین که این وبلاگ چندوقتی ست دیگر گروهی نیست!!!!

[ بدون نام ] 1391/06/01 ساعت 20:47

http://img4up.com/up2/68765075769398479084.jpg

لایک به کامنت ِ جزیره

لایک به کامنت ِ جزیره

واقعا لایک به کامنت جزیره

علیرضا 1391/06/01 ساعت 22:48

من میخواستم به کامنت site01 لایک بدم که در کمال تعجب مثل اینکه حضور ندارن

گلنار 1391/06/02 ساعت 01:41

علیرضا

***

در حال روانشناسی شما بودمی که دریافتمی شما در حال روانشناسی ما (کامنت بنویسان) بودندی !

بعد از آن دوبیتانه های مستانه ,شنگولانه,دلبرانه همه چیز آنه ,چطوری کانال عوض میشه بدین شکل جانانه؟

آخه این چه مدل تست کردن مشتریه ؟

سایلنت 1391/06/02 ساعت 08:06 http://no-aros.blogfa.com/

لایک به کامنت جزیره و ایضا علیرضا

وای خدا ! وای خدا ! جگرم آتیش گرفت
خدایییییییییییییییییییییییییییییییییییییا چه بی رحمی این روزا

مریم 1391/06/02 ساعت 21:15 http://mazhomoozh.blogfa.com

امیدوارم هیچ وقت هیچ پدری پهلو درد نگیره.

به قول شاهکار بینش پژوه :

هر آنکس که نان داد ، بابا بود ...

سلام ُ آنقدر زیبا بود این پست شما که جسارتا در پروفایل فیس بوک خودم با ذکر نشانی وبلاگ شما نقل کردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد