اگـــرچه از وفـــــــــا دم می زدم من
ولیکن حــــرف مبهـــم می زدم من
سر ِ من خورد بر سنگــی که روزی
مدام آن را به سینه م می زدم من



.

نظرات 11 + ارسال نظر
عاطی 1391/06/18 ساعت 16:53 http://www-blogfa.blogsky.com/


بسیاااااااااااااار زیباااااااااااا:گل

بابک 1391/06/18 ساعت 16:55

خیلی ممنون
میذاشتی این پست ما نیم ساعت نفس بکشه آرش جون
زدی ناکارمون کردی رفت
بعد میگن چرا پست نمی نویسی
خب همینکارا رو می کنید آدم میره مهتاط میشه دیگه

مدام آن را به سینه میزدم من!

+ ...

دل به دلم ندادی
همین است که یک عمر
سنگ ها سر به سرم میگذارند..

ممنون آرشمیرزا

علیرضا 1391/06/18 ساعت 17:00

مهتاط

علیرضا 1391/06/18 ساعت 17:09

خیلی خوب بود آرش خان
واقعا عالی

آرشمیرزا 1391/06/18 ساعت 17:15

بابک !
آخه کامنت پستت رو غیر فعال کردی !!!



شایان 1391/06/18 ساعت 18:11 http://www-an.blogsky.com

خوب بوووووووووووووووووود :دی

با اجازه آقای آرش
آقای بابک یه بارم که من میخواستم نظر بدم شما کامنت پستتونو بسته بودید دست شما درد نکنه

سر ِ من خورد بر سنگــی که روزی
مدام آن را به سینه م می زدم من

خیلی قشنگ بود

سایلنت 1391/06/18 ساعت 20:00


خواستم نگم خیلی قشنگه گفتم خب یه کاری کنم از بیکاری بهتره!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد