همآغوشیِ تَر

 

 

 

یکی صحبت از بوسه های باران به تن هر رهگذری کرد 

 

 

 

پرسیدم :‌  

باران؟ همان که مرا دست در دست چتر دید؟ 

 

 

 

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
سارا 1391/08/15 ساعت 00:30 http://sm19.blogfa.com

چتر و بارون با هم دوستن......باور کنین

سلام...


هم چتر قشنگه...هم بارون

نه اون برف بود که دیدتون
بارون یکی دیگه س

سلام...

کدومه دقیقا؟

علیرضا 1391/08/15 ساعت 13:52 http://yek2se.blogsky.com/

وقتی گریه میکنی
زیبا تر می‌شوی
اما بخند
من به همان زیبا که تر نیست قانعم
[ سبحان یحیایی ]

سلام...

وقتی حواست نیست زیباترینی...
وقتی حواست هست..فقط زیبایی...حالا حواست هست؟

خب شاید چون ما را دست در دست چتر می بیند
بوسه هایش به تن هر رهگذری می نشیند
شاید خیانت دیده
که خیانت می کند
ها؟

سلام...

خودمون رو از بوسه هاش دریغ می کنیم...
اما اون...منتظره تا لحظه ای چتر رو ببنیدم

گلنار 1391/08/15 ساعت 23:23

چتری نیست
ما به بوسه های باران
تن می دهیم.

سلام...

شنیدی؟

"فقط عده ای از مردم بارون رو می فهمن...بقیه فقط خیس می شن"

گلنار 1391/08/17 ساعت 01:40

من عادت ندارم در کامنت سلام رو بنویسم اما سلام پنهان همیشگی من بر شما باد که شرمنده می فرمایید با سلام زیباتون.

و مرسی الان شنیدمش .

دشمنتون شرمنده...
منم همون سلام پنهان رو جواب میدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد