آمده بودم از نبودنت بنویسم! همه ی بودن هایت یادم آمد.. خواستم از بودن هایت بگویم .. کُل ِ حافظه ام پر کشید... انگار وقتی از تو میگویم حافظه ام یاری نمیکند دستانم را... و انگار دستانم هم تمنایی برای یاری ِ حافظه ندارند... جای خالی تو اگر حرف تازه ای نباشد درد تازه ای هم نیست! قدیمی ست انگار... مثل همان چاقویی که کُل شده ..
البته بلاگفا اینجوری نوشته!
تو بلاگ اسکای "یادداشت جدیدِ"
میخواستم بیام بگم بعد گفتم خب شما تو بلاگفا هم وب داری دیگه!
اونجارو فرض میگیریم!!
:دی
آمده بودم از نبودنت بنویسم!
همه ی بودن هایت یادم آمد..
خواستم از بودن هایت بگویم .. کُل ِ حافظه ام پر کشید...
انگار وقتی از تو میگویم حافظه ام یاری نمیکند دستانم را...
و انگار دستانم هم تمنایی برای یاری ِ حافظه ندارند...
جای خالی تو اگر حرف تازه ای نباشد درد تازه ای هم نیست!
قدیمی ست انگار...
مثل همان چاقویی که کُل شده ..
کامنت قبلیم بداهه بود.. اصلا خوب نشد..
اتفاقا خیلی هم قشنگه
نبودنش حرف تازه ای نیست اما مثل یه زخم قدیمی که هنوز تازه است میشه از نبودنش حرف های تازه زد
اتفاقا یکی از عنوان های پیشنهادی دوستان همین "زخم کهنه" بود
با اون متن کامل تر هم میشد شاید!
سلام علیرضا جان
چقدر خوب گفتی دوست من
سلام خانوم منصوری
باعث افتخار منه
خیلی زیباااااااا:گل
ممنون عاطی جان
این ایده ها رو از کجا میاری ؟ خسیس ... یکم ایده قرض بده به ما
چاکر شماییم استاد
عالی
کامنت پدرام :
ممنون
عالی بود علیرضا..
مرسی
اتفاقا فکر میکنم بدون عنوان پستت قشنگ تره
چون همه ی حرف رو کامل بیان کرده
عنوان معمولا به نوعی مکمل پسته
امضا: یکی از همان دوستان!
قربون یکی از همون دوستان
به کدام زخمه امشب
زده ای به ساز جانم
که بیان حال گفتن
به زبان نمیتوانم
اوه هدر که عکس الهه است
این عکس خیلی خوشگله
بله
با اجازه ی خودشون و با ذکر منبع از این عکس استفاده کردم