سلام... 

 

 

 

 

 

 

 

 

-بابایی؟ 

 

-جان بابایی؟   

-یه سوال بپرسم؟ 

 

-چیه پدر سوخته... باز تو مشقای! مهد کودکت موندی؟  بپرس جانم 

 

-اینکه عکاس در ساختار هرمونوتیک در اوج پدیده ی ساختار شناسی در مکتب جان فالون مرتکب رجعت اسطوره در پولوفونیک و شکل شکنی عامدانه ی فرم و فردیتی خود ویژه برای آشنایی زدایی بشه، نشون از آوانگارد بودنش تو مفاهیم پست مدرنه؟ 

 

- هوم؟ 

 

- شمام با ویتگنشتاین موافقید که معتقد‌ "فلاسفه غالباً از سر بی­غفلتی در فراسوی نوعی بی­معنایی سرگردانند که در ظاهر به نظر می­رسد افکار اصیلی را بیان می­کنند اما در حقیقت چنین کاری نمی­کنند" 

 

-ها؟ 

 

-..... 

 

-هوم؟ 

 

-.... 

 

.

نظرات 17 + ارسال نظر

سلام...

خیلی با مزه بود

سهند 1391/09/03 ساعت 19:26

سلام...

[ بدون نام ] 1391/09/03 ساعت 19:35

بچه های این دوره زمونه بچه که نیستن ...افعی اند
والاااااا

سلام...

بیچاره بچه ها!!

الهام 1391/09/03 ساعت 20:04 http://dolfin222.blogfa.com

چه مکالمه ی آشنایی...

سلام...

دومیش چی؟

هوم؟

آها!!


مرسی بهروز
خیلی جالب بود
مدتها بود که جای این مکالمات پسر پدری خالی بود توی دانه ها...

سلام...


بخش جالبی بود که راکد مونده بود...

مرسی

جزیره 1391/09/03 ساعت 22:36

خیلی جالب بود بهروز خان

سلام...

بهروز !
به این پسرک بگو فکر نکنه ما بلد نیستیم این چیزها رو ها !
بهش بگو یه چیزهایی بهش جواب میدیم که نفهمه کی گفته و چی گفته ها !!
آخه بچه انقدر همه چیز دان ؟!

سلام...

به اسمت نمیاد دست بزن داشته باشیا!!

ariyan.sorena 1391/09/04 ساعت 00:13

یاد سنت قدیس افتادم ...

سلام...

دست بردم تو کار ایشون دیگه!

misfit 1391/09/04 ساعت 00:56

:))
...
..
.

سلام...

romina 1391/09/04 ساعت 02:13

قربون همچین گلپسری تاج سری
قند عسلی

سلام...

به به

علیرضا 1391/09/04 ساعت 14:49

دمت گرم رفیق

سلام...

ایضا دم خودت

mmad 1391/09/04 ساعت 15:31 http://nemidanam.blogsky.com

یاد کیامهرو آرشمیرزا بخیر
جای کل کل کردنا خالی
بامزه بود ( :

سلام...

جاشون خالی

من حرف از زدن ، زدم بهروز ؟!
فقط کمی تن صدایم رو بردم بالا
نهایتش کارمون با گفتمان حل میشه ، حتی اگر انقدر همه چیز دان باشه .

یه چیزهایی بهش جواب میدیم که نفهمه کی گفته و چی گفته ها



شبیه اینه که بگیم : یه جوری می زنم که نفهمه از کی و از کجا خورده !!

میشه شماره ی این گل پسر رو بهم بدی...
میخوام باهاش درمورد رفتار مالوف کلاغ ها و تکثر گرایی در خدمت ثقل ساختاری با نهادینه کردن عنصر کاربر در تاخیر معنا به رخنمون شاکله ی فرم شیفتگی رسیده است . از بحران مخاطب و تراکم ترکیب در نفوذ به فعل کردن پتانسیل ها برای باورمندی تئوری زدگی که بگذریم منشور کند و کاو نمو گرایی و درونی سازی در مقابل کرشمه های کلیشه به تزریق انرژی منجر شده است که باعث توازی تصاویر و ایمایش های نو برای درک مولفه های پست مدرن و به فردیت رسیدن مورکولوژی فرا رونده ی وجوه غالب آکادمیک گردیده حرف بزنم...

سلام...

خودم با طرح یک مانیفست از میل به تکثر گرایی و انقباض فردیت پیرامون ایدئولوژی های فرارونده حلش کردم

گلنار 1391/09/06 ساعت 04:04

سلام

اوه اوه چه اوضاع خطیری

سلام....


بله!!
خیلی خطیر!!

پریسا 1391/10/12 ساعت 14:46

بچه های این دوره زمونن دیگه

سلام...


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد