نامه های تیر باران شده


ب مرز های تو

پناه آورده ام
از جنگی تن ب تن    بــ ا  
تنـ ها یی ...

نظرات 5 + ارسال نظر
بهروز (مخاطب خاموش) 1391/10/04 ساعت 22:04

سلام...

مثل سوگی برای نهنگ ها...

آواز سکوت سر میدهند، مردان قبیله ی تنهایی من....


فردا همه ی مرد ها به کار زار می روند...

به کشتن "تَن" ... به کشتن "تن" ها....

مثل خودکشی دسته جمعی نهنگ ها....

"تنها"یی را فردا قربانی می کنند...



تا صبح فردا، سوگ سکوت و فریاد خاموشی سر می دهند....

آخرین روز بقای تنهاییست...

مردان قبیله ی تنهایی من...

فردا ابدی می شوید در تاریخچه ی حسرت من.




با این آهنگ خیلی می چسبه :
http://im-just-lookin.persiangig.com/audio/nahang%20ha.mp3

علیرضا 1391/10/05 ساعت 11:08

بگذار مرز تنهایی را رد کنم
ببین
گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد

الهام 1391/10/05 ساعت 14:47 http://dolfin222.blogfa.com

من مرزها را باور ندارم.

پناهنده ی آغوشت..

پناهم بده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد