خم

- مفت خور مفنگی فکر کرده با هالو طرفه...

+چیــه ؟ چی شده خب ؟ نفروختیش ؟؟

- مرتیکه میگه فقط پول آهنشو میده ، باید همون موقع که گران (!) بود آبش میکردم

+خب مگه حالا حتما باید بفروشیش ؟ ناسلامتی یه زمونی تو با این عالم و آدمو حریف بودی... حیفه بخدا !

- میگی چیکار کنم پس؟ دوزار جیبم نیست ، میگی چیکار کنم ؟ هان؟ یه قرون شاهانه گرفتم دیروز همش رفت پای کلاس "پلنگ افکنی" این پسره !

+کار کن ، نه عملگی ، وسیلشو که داری ! مسافر ببر بیار خب

- نه ، حرفشم نزن ، گرز رو که برده بودم انگار داشتم ناموسمو میفروختم حالا بیام با...

(چند روز بعد)

-آقا یه نفر زابلستون ، یه نفررر زابلستون ، یه نفر ، یه نفــ... تروخدا میبینی رخش ، دیگه دوره زمونه ی ما هم گذشت ، حالا این اسکناس کاغذ پاره پشت هر پهلوونیو ... آقا زابل میری؟ بیا بالا زود بیا .
نظرات 2 + ارسال نظر

پاکسیمال شد

پاکسیمااللل؟؟
آره طولانی شد !
داستانکه دیگه :دی

زکیه 1391/10/21 ساعت 20:09 http://ta-talaghi.blogfa.com/

اون قسمت گرزه خیلی باحال بود..!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد