هپی نیو یر :دی


در ادامه ی این پست :


بهار

همان اتفاقی ست ،

که امیدواریم ، امسال در دلهایمان بیفتد ...



عید همگی مبارک


سی ام اسفند هزار و سیصد و نود و یک هجری شمسی


آخرین صفحه ی این سررسید هم سر رسید و تو نرسیدی ...


:)


:d من از :(( غم انگیز تر است !


پایان


بیچاره مردی که 

زنی مهرش را از دل بیرون کند ...



خدایا!

او جان من است

هر چه زودتر

جانم را به لبم برسان..!


بخواب


خود را میان دغدغه ی فاصله ، هرشب یکی میزند به خواب

بعد با رویای تو چشمان خسته اش ، منگنه میشود به خواب

یا تا به صبح ورق میزند گذشته را  و خیال فردا های محال را

زمزمه میکند در قلب خود :لالالایی دلم ،حل میشود ، بخواب


گرفته


کاش یه دوایی ، محلول لوله باز کنی ، چیزی هم بود میریختیم چاه دلمون وا میشد ...


پرواز


قانون جاذبه تبصره ای نانوشته دارد ... آغوشت .


اسفندونه


گمان کردم سرفه ام از دود قلیان است

ندانستم اسپند دود کرده است این مادر زمستانی؛

برای نورس بهاری اش

..