تهوع

 

 

انگشت در حلق ساعتم می کنم 

تا بالا بیاورد 

دیروزها را 

به دقیقه ی اکنون. 

 

 

دور دنیا در یک نگاه!

.

.

.

.

.

وقتی که تماشایت میکنم ...

نازی کوچولو دو ساله از حبس!

 .

نازی کوچولو دو ساله از حبس! : با سلام بنده دیشب خواب دیدم دارم با عروسکهایم خاله بازی میکنم که یهو صدای بلندگو از کوچه می آید که "نازی کوچولو! شما و عروسکهایتان در محاصره هستید! تسلیم شوید!" و بعدش نیروهای زحمتکش پلیس میریزند خانه مان و عروسکهایم را از من میگیرند! به نظر شما بر اساس روانشناسی تحلیلی کارل یونگ تعبیر خواب از دست دادن عروسک به معنی آشفتگی روابط والدین میباشد یا چی!؟ تعبیر! : اولا که چه معنی دارد کودک دو ساله انقدر اطلاعاتش بالا باشد!؟ کارل یونگ هم گه خورده با شما و والدین آشفته ات! تعبیر این خواب این است که "پلیس نظارت بر اماکن دستور جمع آوری عروسک‌های باربی را صادر و اعلام کرده پس از این فروش این عروسک ممنوع است"! (لینک)

.

الان داره برف میاد حمید... دانه... دانه... دانه های ریز برف...

مثل آن شبهای روشن سرخ کودکیهایمان که آسمان دل دل میکرد که برف ببارد...مثل همان شبهای سرد که یک بخاری نفتی تمام دنیایمان را گرم میکرد با ذوق از پنجره کوچه را نگاه میکردیم و خدا خدا میکردیم تا دانه دانه برف ببارد...ببارد...آنقدر ببارد که فردا که چشم باز میکنیم کوچه سپید باشد...که کوچه آدم برفی باشد...تا دستکشهای بافتنی هفت سالگیمان را از صندوقچه بیرون بیاوریم و یک دل سیر برف بازی کنیم...تا دستهای چروکیده مامان بزرگ را در دستهای کوچکمان بگیریم و بیاوریمش لب پنجره که..."مامان بزرگ...ببین...عروس برون فرشته هاس...داره برف میاد"...
آری...درست مثل همان شبها...چشم دوخته ایم به این کوچه...و خدا خدا میکنیم تا فردا صبح که چشم باز میکنیم این کوچه سپید باشد از دانه...دانه...دانه های ریز حرف...
خدا خدای لب پنجره اش با ما...
هزار دانه برف سپیدش تقدیم شما...
حمید باقرلو / اولین پست دانه های ریز حرف / دوشنبه 14 شهریور 1390