( پترس + دهقان ) فداکار

پترس فداکار خسته و ناامید و سرخورده داشت راه می رفت 

مدتها بود که سوراخی پیدا نکرده بود تا انگشتش را در آن فرو کند  

مردی برهنه در حالیکه مشعلش را به دست گرفته بود به طرف قطار دوید 

پترس لبخند زد ... 

 

 

 

+ مزامیر باستانی - رساله ( اختلاط القصص و التواریخ ) 

 

تذکر !



بار ِ زن کج نیست

نگاه ِ مرد مورّب است.




کی بود؟ کی بود؟من نبودم

 

مصاحبه مربیان ایرانی بعد از هر باخت: 

ما واقعا عالی بازی کردیم و فقط به خاطر اشتباه فردی بازیکنانمان ۶ تا گل خوردیم 

 

به نظرتون تیمهای بلاد کفر به اشتباه کی میبازن: 

۱-اشتباه بازیکن تیم مقابل   

۲-اشتباه عمه بازیکنانشون 

۳-اشتباه م.و.ش.ک شهاب ۳ واسه فرود در کویر لوت

۴-اشتباه اون یکی عمه فلانه بازیکنشون 

۵-کلا این عمه دفاع ما کجاست؟شما ندیدیش؟ 

. 

از دفتر خاطرات یک فیزیکدان عاشق!

آنقدر مرا حول محور عشقت چرخاندی،که حالا دچار گریز از مرکز شده ام!

یک تار مو

یک تار مو گاهی می تواند خوشمزه ترین غذا را بر آدم کوفت کند . 

یک تار مو گاهی می تواند شیرین ترین ازدواج ها را از هم بپاشد . 

یک تار مو گاهی می تواند آدم را یاد خرمن موهای تو بیندازد  ... 

 

 

 

آهوانه!



رضا نمی دهم 

به رضایی دیگر!

که ضامن چشمهای تو

تنها منم.




نیت

اوایل فک میکرد نیت پسره از انجام این کارا دلیه.

بعدها فهمید که نیت پسره ، یه واو هم اضافه داره.


میگه...............میگم ۱

 

 

میگه(با عصبانیت):چرا دیروز هرچی زنگ زدم موبایلت رو جواب ندادی؟ 

میگم(با تعجب):کی زنگ زدی تو؟ 

میگه(با قیافه حق به جانب):میگفت موبایلت خاموشه 

میگم:چیه؟انتظار دارید من چیزی میگفتم؟ 

. 

ایزودام!



عشق نشت کرد

وما رسوا شدیم

از تـرکهایی که برداشتیم.




خانوم ع چای می خورد حال من به هم

همکارم خانوم ع ٬ لیوانی دارد  

درست عین لیوانی که بابا شبها دندانهای مصنوعیش را تویش می گذارد . 

خانوم ع هر وقت چای می خورد ...